چکیده:
بررسی تطبیقی مفهوم مقاومت، به عنوان یکی از مضامین برجسته ادبیات جهان و نیز بخش مهمی از ادب متعهد و ملتزم در شعر دو کشور ایران و فلسطین است. ادبیات پایداری ادبیات ستیزه و عشق به آرمانها و ارزشهاست. ادبیات پرتلاطمی است که یأس و ناامیدی را نمیپذیرد. جایگاه ادبیات پایداری، به ویژه شعر، در تحولات ملتها انکارناپذیر است. دغدغههای شاعران این نوع ادبیات بیدارکردن و آگاهی انسانهاست. از مهمترین درونمایههای شعر پایداری، شهید، دعوت به مبارزه، وطن، نماد، مقاومت، صلح و دوستی و ... میباشد. هدف این مقاله که با روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است بررسی مضامین مشترک ادب مقاومت در شعر شاعران معاصر ایران و فلسطین است. برای نیل به این منظور سلمان هراتی و قیصر امینپور به عنوان دو شاعر مقاومت معاصر ایرانی و سمیح القاسم و محمود درویش به عنوان دو شاعر مقاومت معاصر فلسطینی انتخاب شدند. شهید و شهادت، دعوت به مبارزه، وطن و وطنپرستی، هویت ملی و مذهبی و ... همگی از مضامینی هستند که جلوه خاصی در هر دو ادب دارند.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی مضامین مشترک ادب مقاومت ایران و فلسطین تاریخ دریافت: 3/8/94 حسین آریان 1 تاریخ پذیرش: 15/1/95 نسرین بیرانوند 2 چکیده بررسی تطبیقی مفهوم مقاومت، به عنوان یکی از مضامین برجسته ادبیات جهان و نیز بخش مهمی از ادب متعهد و ملتزم در شعر دو کشور ایران و فلسطین است.
مضامین مشترک مقاومت در بین شاعران معاصر ایران و فلسطین شاعران ایرانی(سلمان هراتی، قیصر امین پور) شهید و شهادت به نظر نگارنده شهادت را میتوان محوریترین عنصر ادبیات مقاومت و دفاع مقدس دانست.
آفتاب را (هراتی،1364: 11) در اشعار قیصر امین پور کبوتر نماد شهید است: به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم (امین پور، 1379: 121) قیصر امین پور رنگ سرخ را در شعر خود در معنای خون به کار برده است و علامت خطر است: اینجا وضعیت خطر گذرا نیست آژیر قرمز است که مینالد (امین پور، 1384: 139) ستایش امام تو آمدی سادهتر از بهار مثل تلاوت آیههای قیامت با بعثتی عظیم و ما از خویش پرسیدیم زیستن یعنی چه؟ و یاد گرفتیم بگوییم توکلت علی الله (هراتی، 1364: 36) بهار از تبار محمد است و جهان به تدریج در قلمرو این بهار گام میزند (هراتی ،1364: 222) لبخند تو خلاصه خوبیهاستپیشانیات تنفس یک صبح است لختی بخند، خنده گل زیباستصبحی که انتهای شب یلداست (امین پور، 1389: 407) دعوت به جنگ و مبارزه من از حضور این همه بیخودی در خانه ام متنفرم ای دل برخیز برای رفتن فکری بکنیم (هراتی، 1380: 79) ما چقدر غافلیم!