چکیده:
عبدالرحیم خان خانان (964-1036 ق) سپهسالار اکبر شاه(949-1014 ق) و جهانگیر گورکانی(976-1036 ق)وزیر کاردان، مترجم زبان دان، منجم ذوفنون و موسیقی دان و شاعر هنرور پارسی گوی ایرانی نژاد هند بود. او کتابخانه ای داشت که آثار فراوانی از فارسی و عربی و هندی در آن گرد آورده بود و به تربیت شاعران و هنروران و موسیقی دانان می پرداخت. این مقاله سخنی است از مرارت های فراهم آمدن خمسۀ امیرخسرو دهلوی به خط سلطانعلی مشهدی در سا لهای نخست سدۀ یازدهم و یاریگران وی در گردآوری آن و نیز بیان دو دیدگاه تاریخی دربارۀ وی، روایتی به زبان عبدالرحیم و دیگر روایتی از زبان صاحب اکبرنامه
خلاصه ماشینی:
"عنایـت الله هنگـام بیـان حـوادث روی داده بـه سـنۀ ١٠١٣ قمــری از فراخــوان حکــام نــواحی مختلــف تحــت پادشــاهی اکبــر یــاد می کنــد و پیش کش ها و مناصبی را کـه هـر یـک از ایشـان در ایـن گردهم آیـی کسـب می کننـد ذکـر می نماید و سپس از کسانی یاد می کند که به دلایلی در فراخوان حاضر نشده اند، ازجملـۀ این افراد عبدالرحیم خان است ، او می گوید: در این هنگام چون به والا عرض خدیو دادگر رسـید [بـاقی خـان آئـین ملکـداری و پاسبانی (که عبارت از رعیت پروری ست ) گذاشته دست ستم و تعدی بـه مـال و نـاموس زیردستان دراز میکند و بیدادگری در قلمرو رواج گرفته ] مالش آن ستمکار جورپرست و یازش ولایت موروثی از باطن قدسـی سـربرزد، همگـی سـگالش آنکـه سـرزمین از تـاب آفتاب ظلم و جفا در سایۀ معدلت درآینـد و در لبـاس جهـانگیری و ملک سـتانی عبـادت ایزدی به جای آید، چون خان خانان و راجه مانسنگهه و قلیج خان بـزرگ نوئیـان درگـاه دولت حضور نداشتند، فرمان طلب هرکدام رفت که زود به آستان والا رسـیده در یسـاق توران زمین ژرف نگهی به کار برند و دوراندیشی و نیک بسیچی به عرض اقدس رسانند."