چکیده:
امروزه توسعهی دامنهی ابعاد مادی در زندگی جوامع مدرن انسان زمانهی ما نتوانسته از میزان احساس نیاز ریشهدار و همیشگی او به معنویت خواهی بکاهد و اکنون چند دههای است که به اقتضای بازار گرم تقاضای معنویت جویی، طرح مباحث عرفانی و معنوی به شدّت گسترش پیدا کرده است و سبب ظهور عرفانهای کاذب و سکولار شده است. هدف این پژوهش تعیین علل گرایش دانشجویان تهران غرب به عرفانهای نوظهور میباشد. پرسشنامه محقق ساخته مقاله مریم پسنده(1393) به تعداد 50 پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری شد. ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه و پایایی آن تایید شد. پاسخدهندگان مهمترین علت گرایش به عرفانهای نوظهور در ایران را بسترهای فردی دانسته و ریشههای فرهنگی، اجتماعی، ریشه اعتقادی، ریشه سیاسی و علل اقتصادی را به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار دادهاند. دینداری در جامعه کنونی ایران و در میان جوانان با تغییراتی در اندیشه و عملکرد مواجه است که این امر ضرورت توجه به علل گرایش به عرفانها نوظهور و یافتن راهحلهایی برای مواجه با آنان را مطرح میکند.
خلاصه ماشینی:
(طالبی دارابی،1388: 25-27، به نقل از پسنده، 1393: 2) ریشههای اصلی پیدایش این عرفانهای نوظهور را میتوان در این موارد پیدا کرد: کاستیهای ادیان سنتی، خصوصا عملکرد بد کلیسا و خودخواهیهای آنها، گرایش به معنویت به عنوان یک گرایش اصیل و رویاروی بشر تشنه معنویت به این جنبشهای معنوی نوین برای پاسخ گرفتن نیازهای روز، مدرنیته شدن غرب و دور نگهداشتن مردم از معنویت به بهانه جایگزینی تکنولوژی بهجای همه چیز، راحتطلب شدن مردم به خاطر بالا رفتن سطح مالی و توجه به مسائلی که آسان و سریع به دست میآید، تمایل انسانها برای رسیدن به لذت در مسائل معنوی، مسائل اقتصادی، سیاسی و مقابله با انقلاب اسلامی و جلبتوجه به تضعیف شیعه که خود میتواند دلیلی دیگر برای افزایش تعداد این عرفانها به جهت جلوگیری از توجه غرب به مکتب تشیع باشد (فعالی،1391:53- 40 به نقل از پسنده، 1394).
نشان میدهند که اعتقادات و باورهای دینی به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد تحکیم و انسجام اجتماعی به شمار میروند و نقش بارزی در تحولات اجتماعی و اقتصادی ایفا مینمایند؛ و دین و مذهب به صور گوناگون از دیرباز، در طبقات مختلف تاریخ بشری به ظهور رسیده و تا به امروز نیز امتداد داشته است و مادام که نوع بشر در این کره خاکی زندگی کند، این غریزه در نهاد او محکم و استوار و منشأ آثار بسیاری خواهد بود (سعیدی مدنی، 1385،69 .
05)، با اطمینان 95 درصد، میتوان گفت از نظر جامعه آماری ریشههای اعتقادی، بسترهای فرهنگی، ریشههای سیاسی، ریشههای فردی، عوامل اجتماعی و عامل اقتصادی در گرایش افراد به عرفانهای نوظهور مؤثر است، به عبارت دیگر تمام فرضیهها مورد تائید قرار میگیرد.