چکیده:
این جستار کوشیده است تا با رویکرد بین رشتهای ، نئولیبرالیسم را به مثابة لیتوگرافی، صنعت نشر و سطحیکردن، به بوتة نقد بگذارد. در بعد زیباییشناسانه، لیتوگرافی، اثر هنری را از ذات تهی و راززدایی کرده و به امر اقتصادی تقلیل میدهد. در بعد اقتصادی، با اختراع پول قابل چاپ به جای سکه، قدرت انتشار و اشغال سطوح را به دلیل عدم محدویت سکههای فلزی از حیث میزان موجود در عالم خارج، بهدست آورده و ماهیتی همهگیر و توتالیتر مییابد. در امر سیاسی نیز، دولت نئولیبرال بهعنوان نظامی سراسربین و یا مکانیزم کنترل نامحسوس، آزادی را بهگونهای نامحسوس تحدید میکند. روند «سکولاریزاسیون یا عرفیکردن» روندی است که ذاتزدایی و راززدایی را خودآگاه و ناخودآگاه در دستور کار قرار داده است. این ذاتزادیی و تهیکردن محتوای خویش، قدرت «انتشار» در سطح و اشغال وسیعتر را به نئولیبرالیسم میدهد و بدینطریق، نوعی توتالیتاریسم و فراگیری سراسری و ذاتزدوده را به رخ میکشاند. این مقاله، با نقد بر تکنولوژیکشدن هنر، سیاست و اقتصاد، به منزلة بدیل، رویکرد بینارشتهای و بازگشت نگاه قدسی را پیشنهاد داده است. در پی این مدعای اصلی که نئولبیرالیسم، لیتوگرافیککردن فرهنگ (صنعت نشر، کپیگرایی و سطحیکردن مفاهیم در سه عرصة سیاست، هنر و اقتصاد) است، پرسش اصلی مبنی بر اینکه چه نسبتی میان نئولیبرالیسم و تکنولوژی وجود دارد، مورد مداقه و امعان نظر قرار گرفته است. نوآوری این مقاله، نشاندادن زنجیرة همپیوند سطحیشدن از خودبیگانگی در همة عرصههای حیات اجتماعی مدرن، از جمله هنر است، هنری که کسانی چون هایدگر و مکتب فرانکفورتیها آن را عامل رهایی میدانند
This article has attempted to interdisciplinary approach, neoliberalism as lithography, printing, to make a cash crop. In the aesthetic, lithography, the essence of art and reduce the economic. On the economic front, with the invention of printing money instead of coins, power distribution and occupancy levels due to the lack of limitations in terms of metal coins in the outside world, universal and totalitarian nature, is obtained. In the political as well as military neoliberal government Panoptic on or control mechanism subtle, so subtle threat to freedom. The "secularization " eliminate mystery the conscious and unconscious process that is put on the agenda. The eliminate mystery and its content, the "release" and occupancy level and thereby opening wider to neoliberalism, a global learning and eliminate mystery totalitarianism and leads to happen. This article is a critique of the industrialization art, politics and the economy, as a alternative, interdisciplinary approach and look back offer is sacred. Following the basic argument that New liberalism, printing culture (publishing industry in the field of politics, art and economy), the question of whether there is a relationship between neoliberalism and technology, keeping contemplated and considered is. Innovation of this paper is to show the chain of alienation in all areas associated unit and modern social life, including art, art that people like Heidegger and school Frankfurters know the cause of liberation.
خلاصه ماشینی:
قراردادن دسـتاوردهای مختلـف علـوم در ایــن سـه سـبد، مــیتوانـد بـه حــل معضـل عقلانیـت صــوری، مصرف گرایی، سود زدگی، رفع سیطرة کمیت ، نقد و اصلاح علوم توسـط یکـدیگر و رفع نگاه یک جانبه در آنها و متعاقب این تغییرات جلـوگیری از تـک تـازی پدیـده ای مانند دولت یا اقتصاد و یا هر چیز دیگر در حیات انسانی است .
بنابراین ، از جهاتی نقد به تکنولـوژی و نیـز لیبرالیسـم در ایـن مقالـه ، شـاید نقدی بنیانیتر باشد؛ بدین ترتیب ، هنرمند نیز در قبال اثر خود، مثلا یک تابلو میتواند ازخودبیگانه شود و این ازخودبیگانگی، در هنر پست مدرن که «سود» را بـه رفـتن در موزه ها ترجیح میدهد، به اوج میرسد.
٥. عبور از سیاست رهاییبخش به سیاست زندگی در مجموعۀ مباحث «سیاست زندگی» در نگاه آنتونی گیدنز، این مضـمون بـه عنـوان سیاست انتخاب ، سیاست شیوة زنـدگی و سیاسـت تصـمیم گیـریهـایی کـه هویـت شخصی را تحت تأثیر قرار میدهند، به طور جدی دنبـال شـده و بـه نـوعی جـوهرة حرکت او از سیاست رهاییبخش به سیاست زندگی است : «حرکت از نگرشـی عـام که قبل از هر چیز معطوف به آزادسازی افراد و گروه ها از قید و بنـدهایی اسـت کـه آن ها را از دستیابی به فرصت های موجود در زندگیاشان بازمیدارد؛ بـه سیاسـتی کـه مبتنی بر فرد و علایق و منافع اوست .
در پایان این نکته را نباید از نظر دور داشت کـه آن چـه در ایـن جسـتار بـه منزلۀ خصایل لیتوگرافیک دولت نئولیبرال مطرح شد، در واقع ، ویژگـیهـای عمـومی دولـت مــدرن اســت ؛ از ایـن رو، تعمــیم آن بــه تمــامی دولـت هــای مــدرن اعــم از سوسیالیستی، لیبرالیسیتی و مذهبی مقـدور اسـت .