چکیده:
این پژوهش در پی بررسی موضوع مرز در مکان های انسانساخت و مکان های طبیعی و بررسی موضوع میان فرد با زیست - جهانش هست. با توجه به نقش کلیدی مرز در مکان ها ابتدا به شناخت این پدیده (مرز) و سپس به بررسی آن در مکان ها پرداخته شده، همچنین در پی آن کیفیت مکان های حاصل از وجود این پدیده موردبررسی قرار خواهد گرفت. شیوه پژوهش به طریق مطالعات و کتابخانه ای هست و با استناد به مطالعات موجود توسط پیشگامان رویکرد پدیدارشناسی، این پژوهش در خصوص مرز شکل گرفته است. تا از این طریق فرد به شناخت نسبی از مکان و جهان اطرافش نائل آمده و در مداخلات محیطی اش موفق تر بوده و مکان هایی ایجاد کند که حس مکان و هویت در آن ها حفظ شود. تا شاید این گونه در کنترل زیست - جهانش موفق تر بوده و از پیشرفت مکان های بی هویت و بدون حس مکان حاصل از معماری مدرن پیش گیری کند و مکان هایی را باکیفیت و هویت مشخص ایجاد نماید.
This research is determined to investigate the boundary of man-made and natural places. It also is about find out the issue of man and his world. Being attentive to the significant role of boundary in place، at first it is paid attention to the recognition of this phenomenon. Then investigate it in different places، following studying about the quality of places in where this phenomenon exist. The research design is through library study and according to accessible study done by the prior prominent of phenomenological attitude، this research is done in term of boundary through which man could arrive to a relative recognition of his place and his world around. and become more successful in environmental situation by which can make places that identical sense are preserved there in order to be better to the control of his world. This way can prevent developing non identified and senseless places which are the result of the modern architecture in order to construct better qualified and identified ones.
خلاصه ماشینی:
همان گونه که تخیل مرز میان واقعیت و عدم واقعیت و وجود مرز میان هستی و نیستی است ، آستانه در نیز، مرز میان درون و برون مکان است ، مرز به گونه های مختلف بر انسان ظاهر می شود، مرزهایی که کاملا آشکار، قابل لمس و رؤیت هستند مانند کهن ترین مرزهای فضایی تجربه شده توسط بشر (دیوار - سقف - کف ) عناصری که در معماری نقش جداکننده محیط درون از محیط بیرون را دارد؛ و مرزهایی که به صورت پنهان اند ولی توسط حس افراد ایجاد محصورت می کنند مانند حریم خصوصی هر فرد که در علم روانشناسی محیط از آن تحت عنوان قلمرو فضایی یاد می کنند، مرزها با چهره های متفاوت حضور خود را هویدا می کنند و به طورکلی میان دو پدیده موجود مرزی وجود خواهد داشت که پایان یکی و آغاز دیگری است که می تواند جداکننده و در همان حال پیونددهنده دو پدیده باشد.
حضور انسان نیز در مکان می تواند ایجاد مرز کرده و به درک مرزهای موجود در مکان بیانجامد، نحوه حضور انسان در جهان و نحوه ارتباط انسان با محیط اطرافش به واسطه مرزهایی که وجود دارد میسر می شود مرزهای ذهنی و کالبدی عواملی هستند که انسان را از مکان و محیطش جدا کرده و در همان حال با محیط درمی آمیزد، پیش از حضور انسان در جهان ، مرزها در میان مکان های طبیعی حضورداشته است اما اولین مرزهای تجربه شده توسط انسان مرزهای کالبدی و مرزهای میان جسمش با محیط اطراف است و بعدازآن با درک صحیح و شناخت این پدیده (مرز) است که قادر خواهد بود مکان هایی محصور جهت زندگی و آسایش خویش بنا کند.