چکیده:
بخشی از مدخل «محمد صلی الله علیه و آله و سلم» ، با عنوان «گستره رسالت» به بررسی میزان قلمرو و گستره رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پرداخته است. نویسنده در این بخش ضمن بیان آیاتی از قرآن که به نظر وی بر محلی (عربی) بودن رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلالت دارند، به برخی از آیاتی که بر جهانی بودن رسالت ایشان نیز دلالت دارد، اشاره نموده است و بدون اظهار نظر صریح، این تبیین تناقضنما را به همین شکل رها کرده است، ولی در بخش دیگر از مدخل با عنوان «دین ابراهیم» محلی بودن رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ترجیح داده است. در این پژوهش، به بررسی آیاتی که به نظر نویسنده بر محدود بودن رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلالت دارند، پرداخته شده و ثابت شده که این آیات هیچگونه دلالتی بر محلی بودن رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ندارند.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده برای ادعای خود بدین شکل به این آیات استناد کرده است : «گستره محلی در آیاتی نمود مییابد که در آنها به پیغمبر امر میشود قومش را به زبـان خـودش (بلسانک ) یعنی عربی بیم دهد تا فهم پیام اش را آسان سازد» (٩٧/ ١٩؛ نیز، ر.
بررسی پاسخ آن است که این آیه نیز همانند آیات پیشین هیچ گونه ظهوری در محـدوده رسـالت پیامبر ندارد، بلکه در مقام بیان یک مطلب منطقی است که آن را میتوان در قالـب یـک سؤال مطرح نمود؛ این سؤال که اگر پیامبری رسالت جهانی داشته باشد و مأمور باشد دیـنش را به تمام جهانیان برساند، آیا نباید از نقطـه ای در ایـن جهـان و از مردمـی از مـردم جهـان رسالتش را آغاز کند؟ قطعا پاسخ مثبت است .
نویسنده از این آیات این گونه برداشت کرده است کـه حضـرت محمـد پیامبر اعراب است که قبل از ایشان هـیچ پیـامبری برایشـان نیامـده اسـت ؛ لـذا مینویسـد: «گستره محلی از این مفهوم مستفاد میشود که پیغمبر به نزد قومی فرستاده شده که پیش تر هــیچ بیم دهنــده ای برایشــان نیامــده اســت » (٤٦/ ٢٨؛ ٣/ ٣٢؛ ٦/ ٣٦؛ نیــز،ر.
بقیه تفاسیر نیـز تلویحا به جامع بودن معنای این واژه اشاره کرده اند و بیان داشته اند که پیامبر به سوی امتـی فرستاده شده است که قبل از آنان امت های متعـدد دیگـری آمده انـد و رفته انـد و ایـن امـت آخرین امت و حضرت محمد آخرین پیامبر خداست (فخر رازی، مفـاتیح الغیـب ، ١٩/ ٤١؛ زمخشری، کشاف ، ٢/ ٥٢٩؛ حجازی، التفسیر الواضح ، ٢/ ٢٣٤؛ ملا فـتح الله کاشـانی، زبـدة التفاسیر، ٣/ ٤٥٠)."