چکیده:
رمان ابله اثر فیودور داستایفکسی نویسندة صاحب نام قرن نوزده روسیه است و رمان ژِه اثری است از کریستین بوبن، نویسندة معاصر فرانسوی که در آخرین ترجمه، عنوان فارسی آن به ابله محله تغییر یافته است. در این جستار کوشیده شده است تا با مطالعهای تطبیقی، همراه با بررسی روانکاوانة شخصیت پرنس میشکین، قهرمان رمان ابله داستایفسکی، و اَلبَن، شخصیت اصلی رمان ژِه، از زاویه دیدی یکسان، برای این پرسش پاسخی بیابیم که با توجه به نظریههای رایج ترجمه، آیا تغییر عنوان در ترجمه، آن هم به تصور شباهتهای میان دو شخصیت اصلی رمانهای مورد بحث و این که برای نویسندگان دو اثر، جنبههای روانی شخصیتهای اصلی اهمیت ویژهای داشته است، توجیهی دارد یا نه؟ در آن صورت جایگزینی عنوان از اختیارات مترجم خواهد بود یا پیرو قواعد ترجمه؟
خلاصه ماشینی:
در جایی از رمـان ، این ابراز همدردی و همراهی گاهی آن چنان در اطرافیان پرنس هم غلیان می کند که هـر گونـه آزار رسانیدن به او را بر نمی تابند: «خجالت نکشیدی این برة بی گنـاه را زدی ؟»(داستایفـسکی ، ١٣٨٧:١٩٠) گویی نویسنده احساس می کند که اعلام بینوایی ، خواننده را مجاب نکـرده اسـت ؛ بنابراین در جملات بعدی فضای جدیدی ترسیم می کند، «ابله » جای خـود را بـه عبـارتهـای جایگزین می دهد؛ یعنی دیگر مستقیما از واژة «ابله » استفاده نمی کند بلکه از عباراتی که مقصود اولیه را به شیوهای متفاوت به خواننده القاء کند، بهرة بیشتری می برد: «فقط گاهی زیـادی سـاده به نظر می رسد»(همان:٨٧) گاهی هم نویسنده، داستان و خواننده را به حال خود رها مـی کنـد؛ زیرا می خواهد به مخاطب خویش بقبولاند که در ترسیم شخصیت پـرنس ، بـا تمـام پیچیـدگی هایش ، دخالتی نداشته است ؛ بدین منظور گاه سیر طبیعی داستان دچار نوعی تکـرار مـی شـود؛ یعنی خواننده، پس از این ، بارها با مفهوم «ابله » مواجه می شود اما هر کدام با بـار معنـایی ویـژه ای : «هیچ سرش نمی شود، ابله نفهم !»(همان:١٢٩) «ولی نمی فهمم چطور خیال می کردم که شما ابله اید؟»(همان:١٩٦) «از قرار معلوم راست می گویند که آدم عجیبی هستید!» (همان:٢٢٩) «یک میلیون و نیم ثروت، آن هم بـا عنـوان پرنـسی !