چکیده:
سبکشناسی، دانشی است که تلاش میکند از یافتههای علوم مختلف، مانند بلاغت، تاریخ ادبیّات، زبانشناسی و... بهره گیرد. این دانش، در روند بررسی و تحلیل متن، از خردترین لایه که آواهای متن باشد، آغاز میکند و در نهایت سعی میکند به سطح فکری متن برسد. یکی از مهمترین روشهایی که شاعران معاصر از آن بهره میگیرند، گرایش به سنّت و بهرهگیری از آن، جهت غنا بخشیدن به اثر خویش است. از جمله مهمترین بخش سنّت، میراث صوفیه است که به خاطر دارا بودن ویژگی چندمعنایی – چه در متون صوفیانه و چه شخصیّتهای صوفیه - یکی از توانمندترین ابزارهای موجود برای آفرینش تصویر شعری است. حسین بن منصور حلاّج نیز یکی از این شخصیّتهای چندمعناست. این مقاله، سعی دارد تا با بررسی سبکشناختی دو شعر از ادونیس و شفیعی کدکنی، در سطوح زبانی، ادبی و فکری، تصویر و خوانش متفاوتی را که این دو شاعر از حلاّج ارائه میدهند، آشکار سازد. بر این اساس، مشخّص میشود که حلاّج برای ادونیس، اسطورة رستاخیز و ولادت مجدّد و برای شفیعی، اسطورة پایداری و مقاومت در برابر نظام ستمکار پهلوی است؛ افزون بر این، در پژوهش حاضر، در تحلیل شخصیّت حلاّج از روش یونگ نیز بهره گرفته است.
خلاصه ماشینی:
سبکشناسی «تصویر حلاج» در شعر ادونیس و شفیعی کدکنی (مطالعة موردپژوهانه: دو سرودة «مرثیة الحلاج» و «حلاج») 1 حسین ابویسانی 2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران امید پورحسن 3 کارشناسارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران چکیده سبکشناسی، دانشی است که تلاش میکند از یافتههای علوم مختلف، مانند بلاغت، تاریخ ادبیات، زبانشناسی و...
این مقاله، سعی دارد تا با بررسی سبکشناختی دو شعر از ادونیس و شفیعی کدکنی، در سطوح زبانی، ادبی و فکری، تصویر و خوانش متفاوتی را که این دو شاعر از حلاج ارائه میدهند، آشکار سازد.
پیشینة پژوهش با توجه به اهمیت موضوع و نیز آنکه حلاج، جزء شخصیتهای برجستة تاریخ اسلام است، مقالات بسیاری در زمینة حضور حلاج در شعر شاعران مختلف به نگارش درآمده است.
ممتحن و میرزاده (1394: 129-143)، «اسطورههای مشترک در شعر شفیعی کدکنی و آدونیس»؛ این مقاله، به این مسئله اشاره میکند که حلاج در قصیدة «مرثیة الحلاج» به مثابة نقابی برای ادونیس است که چنین چیزی صحیح نیست و نیز آنکه در پژوهش حاضر، به بحث نقاب، اشارهای نشده است؛ اما وجهشباهتهای آن با پژوهش حاضر این نکته است که حلاج در قصیدة مذکور، اسطورة زایایی میباشد؛ نیز آنکه تحلیل، کم و به صورت گذار بوده است.
این نوع کاربرد ساختهای زبان، هم نشان از آشنایی هر دو شاعر با شعر مدرن جهان دارد و مهمتر از آن، نشان میدهد که حلاج، شخصیت غریب و نامأنوسی است و باید برای سخن گفتن از او از ترکیبهایی غریب نیز استفاده کرد.