چکیده:
قرآن کریم برخی از ویژگیهای انسان را فطری و غیراکتسابی و مقتضای ذات و درون انسان معرفی میکند. یکی از این ویژگیها، «فطرت خداخواهی انسان» است. در قرآن کریم، ساختار وجودی انسان، خداآشنا و خداخواه است و این مسئله به هیچ وجه ناشی از یک سلسله عوامل بیرون از ذات و مسائل اجتماعی، تربیتی و جغرافیایی نیست. البته برای شکوفایی این ویژگی درونی باید هر انسانی سطحی از رشد شخصیتی را از سر بگذراند و به لحاظ رفتاری در وضعیتی سالم و اخلاقی باشد. در غیر این صورت، فطرت به شکوفایی نمیرسد و دچار انحراف میشود، هرچند در مواقع اضطرار و در بنبستها، این ویژگی خود را نشان میدهد، اما اگر وضعیت روحی و رفتاری مطلوب نباشد، پنهان میشود و آدمی دچار حیرت و سردرگمی میگردد. برای این ویژگی فطری، البته یک سلسله دلایل عقلی نیز وجود دارد که مفسران به آنها اشاره کردهاند. این ویژگی فطری هم با آموزههای وحیانی نسبت دارد و هم با عوالم پیشین که در این زمینه، اختلاف جدی میان مفسران وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
دینداری در زندگی انسـان بـه عنـوان یکـی از نمودهـایی کـه در طـول تاریخ همیشه وجود داشته است و پای ثابت حیات آدمی بوده ، آیا ریشه ای در درون انسان دارد یا معلول یک سلسله عوامل بیرونی و اقتضائات غیرفطری است ؟ اگر دینداری امـری درونی و فطری است ، معنای فطری بـودن چیسـت ؟ اگـر دینـداری در درون انسـان ریشـه دارد، چه نسبتی بین این امر فطری و دین به معنای آمـوزه هـای وحیـانی وجـود دارد؟ آیـا آنچه در آموزه های وحیانی وجود دارد، همگی ریشه در درون انسان و آن حقیقت فطری دارد، یا امر به گونۀ دیگری است ؟ آیا غیر از تحلیل قرآنی ایـن مسـئله ، مـیتـوان دلایلـی غیرنقلی بر این مسئله نیز اقامه کرد؟ به تعبیر دیگر، عقل و تجربۀ انسان ، بنابر فـرض اینکـه قرآن کریم ریشۀ چنین حقیقتی را به درون انسان برمیگرداند تـا چـه حـد مـیتوانـد ایـن مدعای قرآنی را مستدل و موجه سازد؟ چه نسبتی میان ایـن امـر فطـری و عـوالم پـیش از زندگی دنیایی، بنا بر فرض وجود داشتن چنین عوالمی، وجود دارد؟ این نوشتار پرسش های فوق را از منظر قرآن کریم ، با توجه به دیدگاه مفسران فـریقین تحلیل و بررسی مینماید.
برخی از ایشـان ایـن بخش را چنین تفسیر میکنند: ولی اکثر انسان ها نمیدانند که فطـرت انسـانی جـز بـا روی آوردن به سمت دین حنیف سازگاری ندارد (حوی، ١٤٢٤ق .
اما آیا لازمۀ فوق را نیز میپذیرند یا نه ؟ آیـا مـیپذیرنـد کـه در فطرت و درون ذات انسان ، اسلام با همۀ اصول و فروع آن موجـود باشـد؟ چـون توضـیح بیشتری در تفسیر ایشان وجود ندارد، نمیتوان در این باب از جانب آن ها داوری کرد.