چکیده:
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی مفاهیم شخصیتشناسی و مضمونشناسی در داستان «امیرارسلان نامدار» اثر محمدعلی نقیب الممالک، نویسنده ایرانی قرن نوزدهم و «اسکریکر» اثر کریل چرچیل، نمایشنامهنویس انگلیسی قرن بیستم اختصاص یافته است. پژوهشگران با استفاده از روش کیفی و تحلیل محتوا، ابتدا به بررسی نوع ادبی هر کدام از آثار ادبی پرداخته و سپس شخصیتهای اسطورهای، مضمونشناسی ادبی و در نهایت مفاهیم فرهنگ عامه را در دو اثر مورد بررسی تطبیقی قرار داده است. نتیجه این تحلیلها نشان میدهدکه شخصیتهای دو اثر از لحاظ تبدیلشوندگی، خردمندی و زودباوری در دو فرهنگ عامه مجزا قابل تطبیق هستند. بنمایهها، درونمایهها و تصاویر نیز از دیگر موارد قابل انطباق محسوب میشوند.
خلاصه ماشینی:
com"/> تاریخ پذیرش: 19/1/96 چکیده مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی مفاهیم شخصیتشناسی و مضمونشناسی در داستان «امیرارسلان نامدار» اثر محمدعلی نقیب الممالک، نویسنده ایرانی قرن نوزدهم و «اسکریکر» اثر کریل چرچیل، نمایشنامهنویس انگلیسی قرن بیستم اختصاص یافته است.
تحقیقاتی چون «ادبیات محلی منطقه کرمان؛ پنج قصه عامیانه کرمانی»(1370) نوشته علومی، «تصویرسازی در ادبیات عامیانه»(1384) نوشته احمد سلطانی، «ظرفیتهای ادبیات کهن و ادبیات عامیانه برای کودکان امروز ایران»(1388) نوشته امیدی، «روایت گردانی در قصههای عامیانه و داستانهای نوین فارسی»(1391) نوشته صافی پیرلوجه، «تجلی سه نمود حیوانی آناهیتا در افسانههای عامیانه ایرانی»(1394) نوشته غیبی و ویسی از جمله تحقیقات انجامشده بر روی ادبیات عامیانه ایران و «فرهنگ عامه انگلیسی و سرزمین فراموش شده محتوا»(1991) و «مطالعات فرهنگ عامه و اسطوره روستایی انگلیسی»(2009) نوشته بنت، «تغییر داستان: داستان پریان، افسانه، اسطوره»(2015) نوشته هریس، «برنامهنویسی عامیانه: تاریخ، فرهنگ عامه، و تخیل محل»(2016) نوشته چاترگی نمونههایی از تحقیقات انجامشده بر روی ادبیات عامیانه انگلستان و شاهدی بر این مدعا هستند.
در این مطالعه سعی بر شناساندن و مقایسه ادبیات عامه دو کشور ایران و انگلستان در داستان «امیرارسلان» و «اسکریکر» است.
در جای جای اثر جوزی به لیلی هشدار میدهد که شخصی که با او صحبت میکند اسکریکر است ولی لیلی به هشدارهای او اهمیتی نمیدهد، و برای مثال در صحنه هفتم اسکریکر به صورت کودکی زمانی که لیلی و جوزی در پارک با هم صحبت میکنند ظاهر میشود و اصرار دارد با لیلی بازی کند و بر روی دامنش بنشیند، و وقتی جوزی به او میگوید که «گم شو و ما را تنها بگذار»(چرچیل،2009: 200)، لیلی عکسالعمل نشان میدهد: «البته که این اون نیست.
ویژگی مشابه دیگر در دو اثر استفاده از نام شخصیت اصلی(امیرارسلان نامدار و اسکریکر) در عنوان این آثار است.