چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی در پیشبینیهوش معنوی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر بود. نمونهای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش طبقهای منظم انتخاب و به سه پرسشنامه هوش معنویکینگ(2007)، مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتNEO-FFIپاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازهگیری شده در الگوی مفهومی، از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی از طریق نمرات پایین در روانرنجورخویی و نمرات بالا در برونگرایی و وجدانی بودن پیشبینی شد. در این الگو متغیرهای بهزیستی نقش متغیر میانجی را به عهده داشتند و روانرنجورخویی، برونگرایی و وجدانیبودن با میانجی-گری بهزیستی ذهنی توانستند تغییرات هوش معنوی را پیشبینی کنند. در این مدل وزنهای رگرسیونی مربوط به اثرات مستقیم معنادار نبودند اما وزنهای رگرسیونی مربوط به اثرات غیر مستقیم و کل متغیرها معنادار بودند و متغیرهای پیشبینی کننده الگو 25% از واریانس هوش معنوی را تبیین کردند نتایج پژوهش حاضر نقش ویژگیهای شخصیتی را در بهزیستی ذهنی و هوش معنوی مورد تأکید قرار میدهد.
The purpose of this study was to investigate the relationships between personality traits and subjective well-being in predicting spiritual intelligence in order to develop structural model. For this aim 220 students of the Amir Kabir University at the under graduate، master’s and doctoral degrees using systematic random sampling were selected. They completed Spiritual Intelligence Scale of King (2007)، Keyes comprehensive scale of well-being (1998) and Big Five Factor personality Inventory (NEO-FFI). In order to assess the relationship between latent and measured variables in the conceptual model، the structural equation modeling was used. The results showed that high scores in the spiritual intelligence predicted through low scores in neuroticism and high scores in extraversion and conscientiousness. In this model، well-being was mediator، and neuroticism، extraversion and conscientiousness with the mediating mental wellbeing could predict the variance of spiritual intelligence، regression weights of direct effects were not significant but the weights of indirect and total effects were significant، and the predictor variables explained 25% variances of spiritual intelligence. The results of the present study emphasize the role of personality traits on well-being and spiritual intelligence.
خلاصه ماشینی:
در این مدل وزنهای رگرسیونی مربوط به اثرات مستقیم معنادار نبودند اما وزنهای رگرسیونی مربوط به اثرات غیرمستقیم و کل متغیرها معنادار بودند و متغیرهای پیشبینی کننده الگو ٢١% از واریانس هوش معنوی را تبیین کردند نتایج پژوهش حاضر نقش ویژگیهای شخصیتی را در بهزیستی ذهنی و هوش معنوی مورد تأکید قرار میدهد.
Brown & Cudeck شکل ٢ مدل تأثیر متغیر برونزاد ویژگیهای شخصیتی و متغیر میانجی بهزیستی ذهنی را بر متغیر درونزاد هوش معنوی نشان می دهد در الگوی پیشنهادی، نتایج آزمون مجذور خی بهمنظور بررسی برازش الگوی کلی نشان میدهد که الگو از برازش مناسبی برخوردار است.
بر اساس جدول بال ملحظه میشود که برونگرایی بهصورت غیرمستقیم و با ضریب استاندارد )٣٥=β( بر روی هوش معنوی اثرگذار است، همچنین جهت این رابطه بهصورت مستقیم است.
خدایی و شکری )٥٠١١( در تدوین مدل پیشبینی صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی نشان دادند که بهزیستی بال از طریق نمرات بال در برونگرایی و نمرات پایین در رواننژندی حاصل میشود که این نتایج همسو با نتایج پژوهش حاضر است؛ همچنین نتایج پژوهش حاضر با پژوهش نصر اصفهانی و اعتمادی )٥٠٠٥( مبنی بر رابطه بین هوش معنوی و روانرنجورخویی، برونگرایی و وجدانی بودن همخوانی دارد.
مک هاوک عنوان میکند که با ارزیابی چندین نظریه شخصیتی، ازجمله نظریه پنج عاملی شخصیتی مک کری و کاستا، به نظر میرسد که صفاتی مثل پذیرا بودن، سازگاری، مسئولیتپذیری و ثبات هیجانی با مفهوم هوش معنوی مناسبتر باشند که این مطلب در راستای تأیید روابط معنادار مشاهدهشده در پژوهش حاضر است.