چکیده:
واژه «اقلیت» از اصطلاحات بحثبرانگیز در حقوق بینالملل است. هر گروه قومی که از ویژگیهای یک اقلیت برخوردار باشد، شایسته اطلاق عنوان اقلیت قومی است و در نتیجه ذیل حمایتهای نظام بینالملل حقوق اقلیتها قرار میگیرد. ایران از دیرباز محل سکونت اقوام مختلف بوده است، اما قابلیت انطباق مفهوم حقوقی بینالمللی «گروههای قومی اقلیت و غیرحاکم» بر اقوام ایرانی، در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، موضوعی است که نیاز به بررسی دارد؛ ازاینروی، نوشتار فرارو به پاسخ به این پرسش میپردازد که آیا در ایران گروه یا گروههایی قومی وجود دارند که بر اساس موازین حقوق بینالملل بتوان آنها را اقلیت قومی نامید؟ به باور نگارندگان، با توجه به رویه قضایی و دکترین حقوقی بینالمللی و با عنایت به ترکیب جمعیتی و ساختار سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و شمای قومیتی و نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، هیچیک از گروههای قومی کشور را نمیتوان، به مفهوم خاص کلمه، مصداق اقلیت قومی دانست.
خلاصه ماشینی:
وی در گزارش خود با عنوان مطالعه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های قومی ، مذهبی و زبانی ١٤ که در سال ١٩٧٩ میلادی ارائه داد، اقلیت را چنین تعریف می کند: «گروهی که از لحاظ عددی کمتر از مابقی جمعیت کشور و در موقعیت غیرحاکم بوده و اعضای آن –با داشتن تابعیت آن دولت - دارای ویژگی های قومی ، مذهبی یا زبانی متفاوت از بقیه جمعیت هستند و هرچند به طور ضمنی ، نسبت به حفظ و ِ حراست از فرهنگ ، سنت ها، مذهب و زبان خویش ، احساس همبستگی نشان می دهند» .
(Capotorti, 1979: 96) می توان گفت تعریف کاپوتورتی از تعریف دیوان دائمی سرچشمه گرفته است ؛ چرا که در هر دو تعریف ، اقلیت به گروهی ساکن در کشور گفته می شود که با وجود برخورداری از تابعیت مشترک با دیگر افراد آن کشور، ویژگی های متفاوت با دیگران دارند که از عناصر عینی (زبان ، نژاد، مذهب و سنت های ویژه ) و ذهنی (احساس همبستگی برای حفظ و حراست از آن صفات )، تشکیل شده اند.
1st session 1947) تعریف کمیسیون فرعی از حمایت از اقلیت ها این امر مهم را آشکار می سازد که علت وجودی نظام حمایت از اقلیت ها، حمایت از گروه های غیرحاکم است و برای نمونه اگر گروهی قومی حتی از لحاظ جمعیت ، شمار کمتری نسبت به قومی در اکثریت دارا بوده ولی در موقعیت غیرحاکم نباشد، از لحاظ حقوقی و حتی جامعه شناختی نیز نمی توان عنوان اقلیت و اقلیت قومی را به آن اطلاق نمود.