چکیده:
دریافت حقیقت نهفته در پدیدهها، بهویژه پدیدههای اجتماعیـتاریخی توسط ذهن نافذ
و دقیق محققان الهی امکانپذیر خواهد بود. نظاممندبودن حوادث و رعایت قواعد خاص
از ویژگیهای این پدیده ّ ها هستند. گذر از ظواهر و رسیدن به حاق مطلب که همان نور
تام هستی که خود، نور مطلق است میسر خواهد علم است با استعانت جستن از عال
بود. پرداختن به آیندة جامعة بشری باتوجه به وضع گذشته و حال، یکی از وظایف علم
بهعنوان پیشبینی کننده، علاوه بر تبیین و توصیف پدیده ها، اهمیت بالایی دارد. مبنای
حرکت و تحوالت در عرصه های مختلف روساختی انسانها، برآمده از نوع نگاه و درک
فلسفی از انسان، هستی و معرفت است که همان مبنای علوم انسانی است.
نگارنده ضمن پرداختن به برخی از مفاهیم کلیدی بهعنوان مبادی تحقیق از زوایای
مختلف و بهره گیری از منابع اصیل علمیـدینی سعی در ارائة مدلی مفهومی در راستای
تصویر رویکرد آیندة بشر دارد که درنهایت به تعریفی از انسان از زاویه ای نو خواهد
رسید.
خلاصه ماشینی:
قائلنبودن به اموری ورای محسوسات و تعریف علم در چهارچوب<FootNote No="75" Text=" Framework"/> پدیدههای تجربهپذیر یا ابطالپذیر و بیان ویژگیهای سطحی از علم<FootNote No="76" Text=" Science"/>همچون مشاهدهپذیری، تکرارپذیری، تفکیکپذیری و تعمیمپذیری و ارزشگذاری با تئوریهای موجود، شأن انسان را باتوجه به دارابودن بابهای معرفتی چون عقل(معاد و معاش)، حواس، وحی و دل به سطحیترین شکل در یافتن حقایق عالم، تنزل دهد؛ بااینوجود، ما در تاریخ علم شاهد پدیدآمدن مکاتبی هستيم که بعضاً به هیچ بنیادی از اصول اولیة علمی نیز قائل نبوده و با بیمعنی فرضکردن رابطه بین مدرِک و مدرَک دچار نوعی نسبیگرایی افراطی شدهاند؛ بهنحویکه به عملزدگی<FootNote No="77" Text=" Pragmatically"/> یا نافع بودن<FootNote No="78" Text=" Utility"/> در امور مادی بسنده کردهاند.
»(منصفی، 1384:ص 1) تعریف میشود و عواملی را که در این نگاه دخیل هستند در شمایة زیر میتوان مشاهده کرد: (رجوع شود به تصویر صفحه) در نگاهی افراطی انسان خود را بهجای خدای خالق شارع فرض میکند، علاوهبر شناخت، بهدنبال ساخت آینده برمیآید و آیندهپژوهی را کوششی برای رسیدن به آینده تعریف میکند[که مانند هر کوشش دیگری امکان و احتمال خطا و اشتباه در آن وجود دارد]، نه گمانهزنی دقیق و بدون خدشة آینده(حجازی، 1388: ص 2).
الفـ انسانشناسی غربی: نگاه غرب که عمدتاً بهخاطر تحولات تاریخی و تاریخ فلسفة علم دچار نوعی تفریط در تعریف انسان شده است، محدود به ماده و این دنیایی است.