چکیده:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی زنان خانه دار است. این پژوهش نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش زنان خانه دار شهرتهران در سال91-90 هستند. نمونه این پژوهش شامل30 نفر از زنان خانه دار مراجعه کننده به شش خانه سلامت منطقه 2 شهر تهران بودند که نمره آنان در آزمون افسردگی بک بین 14 تا 63 بود و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری قرار گرفتند. آن گاه مداخلات درمانی (رویکرد پذیرش وتعهد) به گروه آزمایش (تعداد 14 نفر به علت ریزش) طی ده جلسه و در ده هفته متوالی انجام شد و گروه کنترل هیچ آموزشی را ندیدند. در این پژوهش جهت آزمودن فرضیه ها از روش واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید.
نتایج نشان داد که رویکرد پذیرش و تعهد منجر به کاهش افسردگی زنان خانه دار شده است (01/0 > Ρو 1/42= F).
خلاصه ماشینی:
"com"/> چکیده هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی زنان خانهدار است.
اگرچه درمانگران شناخت درمانی با استفاده از راهبرد شناختی-رفتاری باعث تغییر در ساختار عملکرد شناختها میگردند اما هدف پذیرش و تعهد درمانی، افزایش پذیرش کامل حیطه وسیعی از تجارب عینی است که شامل آشفتگیها، افکار، باورها، احساسات و دریافتهای حسی بدنی میباشد و نهایتا افراد را به سمت ارتقای کیفیت زندگیشان هدایت میکند.
به نظر میرسد چون شرکتکنندگان تحت آموزش تکنیکهای مختلف رویکرد پذیرش و تعهد درمانی برای کاهش افسردگی خود در دوره آزمایشی قرار گرفتند،این فرضیه تایید شده است.
پس از بحث درباره تکنیکهای مختلف رویکرد پذیرش و تعهد و اثربخشی، هر یک از این تکنیکها بر کاهش افسردگی زنانخانه دار این نتیجه حاصل شد که به طور کلی با توجه به ویژگیهای افراد افسرده که شامل اجتناب یا فرار از آمیختن با افکار و خاطرههای افسرده کننده، کوشش جهت کنترل افکار و احساسات، آمیختگی شناختی، نشخوارفکری و الگوهای فکری تکراری، شناختهای منفی، دستکم گرفتن خود، تعقیب اهداف ناهمخوان با ارزشها و اشتباه در تعقیب اهداف ارزشی میباشد.
مداخلات درمانی ناشی از رویکرد پذیرش و تعهد توانسته است با تغییر در الگوهای اجتنابی اولیه، افزایش پذیرش کامل حیطه وسیعی ازتجارب عینی، ارتقای کیفیت زندگی، کاهش باورپذیری، انعطافپذیری، تغییر قضاوت-ها، تفاسیر و پیشبینیها، آشکار شدن عملکرد پنهان زبان، حذف قدرت افکار افسرده کننده، کاهش نشخوار فکری، بهدست آوردن احساس تغییرپذیری و شناسایی اهداف و ارزشهای آزمودنیها تاثیرگذار باشد و منجر به کاهش افسردگی در زنان افسرده گردد."