چکیده:
در این مقاله براساس ساختار اجتماعی که ونت در رویکرد سازه انگاری ارائه داده است، به تحلیل چگونگی شکل گیری و گسترش سلفی گری در کشور سوریه پرداخته شده است. براین اساس زیرساختارهای سه گانه معنایی، مادی و منافع در رابطه با کشور سوریه مورد تحلیل قرار گرفته اند تا بتوان نقش عوامل معنایی و هویتی، محیط مادی و نوع تفسیر بازیگران از آن و منافع چهارگانه شامل امنیت هستی شناسی، امنیت مادی، توسعه و شناسایی را در ظهور و گسترش بحران سوریه با تاکید بر جریانات سلفی مورد ارزیابی قرار داد. نگارنده با این پیش فرض شروع به تدوین این پژوهش می کند که یک یا چند عامل صرفا مادی یا معنایی نمی توانند زمینه ساز بحران در سوریه و رشد جریانات سلفی افراطی باشند. سوال اساسی این پژوهش عبارت است از: از منظر سازه انگاری، ساختار اجتماعی سوریه و منطقه خاورمیانه چگونه سبب شکل گیری و گسترش جریانات سلفی در این کشور شده است؟ این مقاله به شیوه تحلیلی ـ توصیفی نگاشته شده است.
In the paper, the how of Salafism appearance and development in Syria has been studied. In the study, Wendt`s social structure given in his constructive approach has been applied. On the basis of this approach, the three constructions related to immaterial agents, material agents and interests of Syria have been studied. In this way, therefore, the ground would be ready to assess the goal of immaterial agents and identity agents, physical environment and players` type of perceiving it as well as the four sources including ontological security, material security, development and consciousness in appearance and growth of Syrian crisis with regard to Salafist groups. In the paper, it has been hypothesized that pure material or immaterial agents may not be counted as agent for Syrian crisis and growth of Salafism there. The question of the study, therefore, follows as: constructivistly viewed, how has social construction of Syria and middle east been a cause for appearance and development of salafism in this country? The method of the study is analytico-descriptive.
خلاصه ماشینی:
این کشورها نمیتوانند طرفدار اصلاحات و انتخابات در سوریه باشند؛ چراکه هیچگاه انتخابات در این کشورها بهویژه عربستان وجود نداشته است و همچنین آنها به دنبال تشکیل یک دولت همراستا با منافع خود در سوریه هستند تا از نفوذ ایران در منطقه نیز جلوگیری به عمل آید (جعفری ولدانی و نجات، 1392: 64) این امر سبب شده تا بحران سوریه را به کمک گروههای سلفی تا نابودی کامل زیرساختهای کشور سوریه و با هدف تضعیف همیشگی کشور سوریه و براندازی دولت اسد گسترش دهند.
بنابراین ایجاد چالش و بحران در جهت تضعیف و براندازی کشورهای محور مقاومت، در مرکز تفکرات و تصمیمات جبهه مقابل قرار دارد و در این مسیر و در جریان بحران سوریه و عراق، گروههای سلفی مورد حمایت ترکیه، عربستان و قطر نسبت به محور مقاومت از پذیرش بیشتری برای رژیم صهیونیستی و غرب برخوردارند.
کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و همچنین کشور ترکیه نیز براساس ساختار منافع متعارض با سوریه و محور مقاومت به دنبال جایگزینی یک دولت سنی و غیر شیعی در سوریه هستند که بهترین و قویترین گروه جهت تشکیل چنین حکومتی جریانهای سلفی نزدیک به عربستان و قطر و ترکیه هستند که حاکمیت آنها سبب نفوذ این کشورها در سوریه میشود.