چکیده:
قانون مایه قوام و ثبات جامعه و سازمان های متبوع آن است و بدون رعایت آن، سازمان ها و تشکیلات با آسیب ها و مشکلات جدی مواجه خواهند شد و به تبع آن، مسیری سخت و دشوار در جهت توسعه، رشد، اعتلا و آرامش در پیش رو خواهند داشت. عوامل متنوع و متعددی در قانون گریزی و قانون شکنی مدیران و کارکنان در سازمان ها نقش دارند. هدف تحقیق حاضر واکاوی و بررسی علل اخلاقی قانون گریزی مدیران و کارکنان در سازمان از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام به منظور کمک به برون رفت از این بحران است.
در این مقاله، برای تبیین علل اخلاقی قانون گریزی مدیران و کارکنان در سازمان ها، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق و بررسی نشان داد که کم رنگ شدن برخی از فضایل و نیز شیوع برخی از رذایل اخلاقی، مانند پیروی از هواهای نفسانی، حرص و طمع به ثروت، قدرت طلبی و ریاست جویی، جاه طلبی و خودنمایی، تعصب و تعلق افراطی به خویشان و دوستان، پایین بودن آستانه تحمل، ترس از مافوق، و حب و بغض های شخصی در سازمان در میان مدیران و کارکنان، آنها را از تبعیت از قوانین و مقررات سازمانی بازمی دارد که لازم است با اتخاذ راه کارهای موثر و متناسب با این علل و ترویج اخلاق در سازمان، در سطحی فراگیر به حل این معضل و برون رفت از آن اقدام نمود.
خلاصه ماشینی:
نتایج این تحقیق و بررسی نشان داد که کمرنگ شدن برخی از فضایل و نیز شیوع برخی از رذایل اخلاقی، مانند پیروی از هواهای نفسانی، حرص و طمع به ثروت، قدرتطلبی و ریاستجویی، جاهطلبی و خودنمایی، تعصب و تعلق افراطی به خویشان و دوستان، پایین بودن آستانة تحمل، ترس از مافوق، و حب و بغضهای شخصی در سازمان در میان مدیران و کارکنان، آنها را از تبعیت از قوانین و مقررات سازمانی بازمیدارد که لازم است با اتخاذ راهکارهای مؤثر و متناسب با این علل و ترویج اخلاق در سازمان، در سطحی فراگیر به حل این معضل و برونرفت از آن اقدام نمود.
از جمله پیامدهای منفی آن بر روی انسان این است که مانع پیروی او از قوانین و مقررات و پیمودن مسیر درست و قانونی میشود؛ چنانکه قرآن کریم پس از مسئلة تکبر و استکبار، که در آغاز خلقت سبب قانونشکنی شیطان گردید و بدترین پایة فساد در جهان نهاده شد، مسئلة حرص و طمع و عشق به مواهب مادی را عامل قانونشکنی حضرت آدم علیه السلام معرفی میکند؛ زیرا خداوند به او فرموده بود: از میوه درخت ممنوعه مخور، اما او مرتکب این خطای بزرگ شد (مکارم شیرازی، 1384، ج 2، ص101)؛ خطایی که او و نسلس را در این جهان مادی به زحمت انداخت و این خود روشنترین تأثیر حرص بر قانونگریزی و قانونشکنی است.
رذیلة غرور و خودخواهی از جمله انگیزههای شومی است که میتواند سبب تمرد و نافرمانی مدیران و کارکنان از قوانین و مقررات سازمانی باشد؛ زیرا خودخواهی یعنی اینکه انسان همه چیز را برای خودش بخواهد و خویشتن را بر دیگران مقدم کند.