چکیده:
ژاک لاکان، روانکاو مشهور فرانسوی معتقد است که روان انسان براساس الگویی سهگانه (خیالی، نمادین و واقع) شکل میگیرد که با تجزیه و تحلیل آن میتوان به شکلگیری ضمیر ناخودآگاه و همچنین تفسیر کنش و واکنشهای آدمیان پرداخت. او همچنین بر این باور است که شکلگیری سه نظم «خیالی»، «نمادین» و «واقع» در ضمیر ناخود آگاه بسیار متاثر از نقش و رفتار «دیگری» در تکامل ذهنی انسان است. در این مقاله مفهوم «دیگری» و تاثیر آن بر شکلگیری نظمهای سهگانهی ذهنی شخصیتهای نمایشنامهی سیرطولانی روز در شب اثر یوجین اونیل و همچنین واکنش این شخصیتها نسبت به جهان پیرامون به مثابه نمود بیرونی ضمیر ناخودآگاهشان مورد بررسی قرارمیگیرد. با تحلیل واکنشهای نامعقول و نابهنجاریهای جسمی و روانی این شخصیتها از جمله اعتیاد، میخوارگی و احساس گناه خواهیم دید که اونیل چگونه احساس حقارت، فقدان و امیال شخصیتهای این نمایشنامه را به تصویر میکشد تا نشان دهد که این معضلات نشات گرفته از احساسات و افکار سرکوب شدهای است که در نتیجهی تضاد بین اخلاقیات تعریف شده از سوی «دیگری بزرگ» و تمایلات درونی شخصیتها شکل گرفته است.
خلاصه ماشینی:
نظم هاي سه گانه ي لاکان در نمايشنامه ي سير طولاني روز در شب اثر يوجين اونيل 1 سيما فرشيد 2 بيتا دارابي چکيده ژاک لاکان ، روانکاو مشهور فرانسوي معتقد است که روان انسان براساس الگويي سه گانه (خيالي، نمادين و واقع ) شکل ميگيرد که با تجزيه و تحليل آن ميتوان به شکل گيري ضمير ناخودآگاه و همچنين تفسير کنش و واکنش هاي آدميان پرداخت .
com@bitabita٠٠ 46 مقدمه مقاله ي حاضر تلاشي در جهت پيجويي نظريه هاي روان کاوي لاکان و نظم هاي سه گانه ي او براي کنکاش در شکل گيري رفتار و شخصيت و معضلات رواني شخصيت هاي نمايشنامه ي سير طولاني روز در شب اثر يوجين اونيل است .
پس از به دست دادن تعريفي از سه نظم لاکاني (خيالي، نمادين و واقع )، مفهوم «ديگري بزرگ »٣ و نقش آن در به وجود آمدن «ميل »٤ و احساس «فقدان »٥ در «سوژه »، مشکلات شخصي و خانوادگي شخصيت هاي اين نمايشنامه به مثابه «سوژه »هاي لاکاني مورد بررسي قرارميگيرد.
تاثير «ديگري بزرگ » بر روند شکل گيري ناخودآگاه افراد و جهت دادن به اميال ايشان را در نمايشنامه ي سير طولاني روز در شب ميتوان در گفته هاي مادر ديد که به دفعات تکرار ميکند که هميشه آرزو داشته راهبه شود، اما در ادامه داستان مشخص ميشود که راهبه شدن وي آرزوي مادرش بوده که به او القاء شده است : «پدرم مرا خيلي لوس ميکرد، مادرم اينطور نبود.