چکیده:
اجرای سیاستهای پولی و مالی قاعدهمند و صلاحدیدی بین دولت و بانک مرکزی در طی دهههای اخیر یکی از موضوعات مورد بحث میان اقتصاددانان بوده است. بسیاری از محققین بر این اعتقاد هستند که اجرای سیاستهای پولی و مالی بر اساس قاعده میتواند مسیر دستیابی به سطح پایدار متغیرهای اقتصادی را هموار کند. همچنین روشهای متفاوتی برای بررسی این موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه بازی و مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی دو روش و ابزار مورد استفاده برای بررسی این نوع تقابلات هستند. از اینرو در این مطالعه در چارچوب نظریه بازیها و در قالب مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی، استخراج قاعده بهینه برای سیاستگذار پولی و مالی در اقتصاد ایران بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ارزش رفاه اجتماعی زمانی که دولت و بانک مرکزی در چارچوب بازی همکارانه با یکدیگر رفتار کنند، نسبت به بازی غیرهمکارانه بیشتر است. از طرف دیگر در بازی همکارانه نسبت به بازی غیرهمکارانه سهم بیشتری از درآمدهای نفتی به عنوان ذخایر خارجی نزد بانک مرکزی نگهداری میشود.
In the recent decades, implementation of fiscal and monetary policies between the government and the central bank has been one of the interesting topics among economists. Many researchers believe that implementation of fiscal and monetary policies based on the rule and commitment can smooth the access path to a sustainable level of economic variables. Also, different methods have been studied by researcher for this subject. Game theory and Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) models are two instruments and methods for considering this issue. Hence, in this current study in framework of Game theory and DSGE Models, optimal rule for monetary and fiscal policy-maker in Iran economy are obtained. The result of this study shows that the value of social welfare is more, when government and central bank behave in framework of cooperative than non-cooperative. On the other hand, in cooperative than non-cooperative case, a larger share of oil revenues as foreign reserves is kept at the central bank.
خلاصه ماشینی:
از اینرو در این مطالعه در چارچوب نظریه بازیها و در قالب مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی، استخراج قاعده بهینه برای سیاستگذار پولی و مالی در اقتصاد ایران بررسی شده است.
در این مطالعات، اقتصاددانان به دنبال پاسخ به این سوال بودند که چه سیاستگذاری و استراتژی بین دولت و بانک مرکزی میتواند مسیرهای دستیابی به سطح با ثبات متغیرهای کلان اقتصادی و رشد مطلوب اقتصاد را فراهم کند؟ همچنین آیا تعهد به یک قاعده سیاستی توسط سیاستگذار پولی و مالی نسبت به سیاست صلاحدید، سبب دستیابی به سطح بهینه تورم یا تورم هدف میشود؟ مباحث مربوط به سیاستگذاری صلاحدیدی و یا سیاستگذاری بر مبنای قاعده، توسط افرادی هماننند هنری سیمون (1936)، فریدمن (1968)، کیدلند و پرسکات (1977)، کالوو (1978)، بارو و گوردون (1983) و دیگران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بنابراین در این مطالعه سعی میشود تا با به کارگیری ابزار نظریه بازی و مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی، به دنبال دستیابی به قاعده بهینه برای سیاستگذار پولی و مالی در اقتصاد ایران باشیم و بعد این موضوع را بررسی کنیم که در چارچوب چه بازی بین دولت و بانک مرکزی، سیاستگذاران واکنش و پاسخ مناسبتری به نوسانات و شوکهای وارده خواهند داد.
5-1- استخراج قاعده بهینه سیاست پولی و مالی در چارچوب بازی غیرهمکارانه در این نوع از بازی فرض میکنیم که دولت و بانک مرکزی به عنوان دو بازیکن، هر کدام به طور مستقل در تلاش هستند تا تابع زیان خود را نسبت به قیود تحت بررسی حداقل کنند و هر بازیکن بر اساس تعادل نش رفتار میکند.