چکیده:
با وجود کثرت استعمال واژههای «ولیّ» و «ولایت» در جامعه علمی و نیز افکار عمومی شیعی ما، خلط و خدشههای بسیاری در ریشهیابی و واژهشناسی این عرصه به چشم میخورد. در این تحقیق، پس از جمعآوری دادهها از طریق اسناد کتابخانهای، از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل و تجزیه دادهها استفاده میشود و به اقتضای مسائل مورد بحث، از استدلال منطقی قیاسی، تمثیل، تشبیه، تجرید، تشخیص و مقایسه بهره گرفته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه مشورت ایشان آن شد که شاید لازم باشد حتی بیعت خود را با پیامبر| نیز بشکنند تا خطبه بیاثر گردد و پس از آن ولایت علی× را انکار کنند؛ همچنین بر آن شدند که بر سر هر دوراهی و سهراهی، کسانی را بگمارند که به کاروانها بگویند در راه دیار خود، چیزی از ماجرای غدیر به دیگران نگویند و اگر پیشتر کسی گفته است، به توجیه آن پرداخته، بگویند: گویا میان پیامبر| و علی× اختلافی پیش آمده بود و پیامبر| از آنجا که نمیخواستند دشمنان سوءاستفاده کنند، در فرصتی که برای استراحت در غدیر نشسته بودیم، علی× را برکشید و فرمود: «علی× دوست من است و هر که مرا دوست دارد، علی را دوست بدارد».
(توبه/74) از سخن ابوجعفر چنان معلوم میشود که رسول خدا آن صحیفه را بگرفت؛ اما جماعتی چنین گویند که: بعد از انجام صحیفه، مردم از خانه ابوبکر پراکنده شدند؛ صبحگاه دیگر چون رسول خدا نماز بگذاشت و ادای تعقیب بکرد تا آفتاب بدرخشید، ابوعبیده را فرمود: «بخبخ، کیست مثل تو که اکنون امین امت شدی؟» و بر وی این آیت قرائت کرد: «فویل للذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم وویل لهم مما یکسبون؛ و وای بر کسانی که کتاب را با دستهایشان مینویسند، سپس میگویند: «این از جانب خدا است."