چکیده:
به دلیل تناسب عشق و عرفان با شعر و ادبیات و از سویی دیگر با آیین و دین، نظرگاه عرفانی از برجسته¬ترین قرائتهای عاشورا به حساب میآید. در عصرها و دوره-های مختلف، نظرگاه شاعران به موضوع عاشورا متفاوت بوده و از آن برداشتهای متعدد و متفاوت ارائه نموده¬اند. در این میان دو برداشت یا قرائت حماسی و عرفانی، گسترده-تر از قرائتهای دیگر است. گرچه ظاهرا نظریه شهادت عرفانی، تفسیری غیراجتماعی و غیرسیاسی و بلکه سیاست¬زدایانه از قیام امام حسین(ع) مینمایاند، اما همان¬گونه که در اشعار بسیار از شاعران عاشورایی مشهود است، فلسفه قیام عاشورا، در آزادیبخشی آن است و بهترین درسی که از قیام امام حسین(ع) میتوان آموخت، حریت¬خواهی معنوی ، بیداری مسلمانان و عزت و حفظ دین است. در عصر حاضر، منظر عرفانی شعر عاشورا، جایگاهی ممتاز با دوره¬های پیشین دارد و هر کدام حکم مقتل منظوم با رویکرد عدالتخواهی و اهداف سیاست عرفانی در قیام امام حسین(ع) را پیدا کرده¬اند. این مقاله بر آن است تا عناصر عرفانی را در مراثی ادبیات عاشورایی واکاوی نماید .
خلاصه ماشینی:
این عناصر در هیچ یک از حوادث تاریخ اسلام، در اوج و گستردگی کربلا دیده نمیشوند، اما باید دانست شرایط سیاسی حاکم بر جوامع ، از مجموعه عوامل دخیل در نگرش به عاشورا، تأثیر چشمگیرتری داشته و به همین دلیل در عصرها و دورههای مختلف نگاه شاعران نیز به موضوع متفاوت بوده است .
استاد مطهری برداشتها از عاشورا را متعدد و متفاوت میداند و در این میان دو برداشت و قرائت حماسی و عرفانی را گسترده تر از بقیه میداند و از قضا در این رابطه به شعر شاعران هم اشاره میکند و شاهد قرائتهای خود را از ایشان بازگو میکند: «برداشت امثال دعبل خزاعی از نهضت اباعبدالله به تناسب زمان فقط جنبه های پرخاشگری آن است .
٦٧٢ ق) از بزرگترین شاعران عارف ایران که مثنوی معنوی او را میتوان از بهترین نتایج اندیشه و شمع فروزان طریقت عرفان در ادبیات فارسی دانست ، به واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) نگرشی عاشقانه و عارفانه و تقریبا متمایز از دیگران دارد.
از کسانی که از منظر عشق و عرفان به واقعه عاشورا نگریسته اند، میتوان به کاظم طوسی ، احمد ناظرزاده کرمانی ، محمود شاهرخی و علی مجاهدی اشاره کرد.