چکیده:
این مقاله در رویکردی میانرشتهای، واژه «سازه» و دلائل تحول معنائی آن را در گفتمان معماری معاصر ایران مورد بررسی قرار داده است. لغت سازه از نوع لغاتی است که صورت لفظی آن از دیرباز در زبان فارسی وجود داشت؛ اما معنائی که پیشینیان از آن اراده میکردهاند، چیزی بود که الان مهجور شده است. این واژه در ابتدای قرن جاری، بار دیگر مورد توجه فرهنگستان اول ایران قرار گرفته و از طریق برابرسازی، در معنائی جدید احیاء شد؛ و اینک در گفتمان مهندسی ایران معاصر به لفظ جاافتادهای تبدیل شده که حامل مفهومی کاملا مشخص است. در نوشتار پیش رو که با روش توصیفی ـ تحلیلی به انجام رسیده؛ به دو پرسش پاسخ داده شده است؛ (الف): در عرصه ادبپژوهی معماری ایرانی، اساس تردیدها درباره اصالت واژه «سازه»، برآمده از چیست؟ (ب): واژه «سازه» چگونه بار معنائی امروزین را که از شنیدنش در حرفه مهندسی استنباط میشود به دست آورده است؟ از نتایج این پژوهش، روشن شدن این حقیقت است که واژه سازه در گفتمان معماری قدیم ایران هرگز معنائی را که مهندسان معاصر از آن استفهام مینمایند، نداشته و انتخاب و رواج این واژه در دوره معاصر، پیآمد جدائی و انفکاک بین امر «سازه» و «معماری» است. از نتایج دیگر این پژوهش، درک خلاهای علمی در زمینه ادبپژوهی معماری ایرانی است؛ خلاهائی که جبران آنها فقط با تلاشهای علمی منظم و بیطرفانه امکانپذیر خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
از نتـایج ایـن پـژوهش ، روشـن شـدن ایـن حقیقـت اسـت کـه واژٔە سـازه در گفتمـان معمـاری قـدیم ایــران هرگــز معنــائی را کــه مهندســان معاصــر از آن اســتفهام مینماینــد، نداشــته و انتخــاب و رواج ایــن واژه در دورٔە معاصــر، پیآمــد جــدائی و انفکــاک بــین امــر «ســازه » و «معمــاری» اســت .
ʿـ برای معرفی یکی از پژوهش های موجود در این زمینه میتوان به رسالۀ ذیل الذکر که در گروه معماری دانشکدٔە هنرهای زیبا (پردیس هنرهای زیبا) دانشگاه تهران کار شده است ، اشاره کرد: اولیاء، محمدرضا، شناخت اصطلاحات معماری سنتی ایران (منطقۀ مورد مطالعه : یزد)؛ به سوی روش جایگزین در بازشناسی معماری (رسالۀ دکتری)، تهران ، دانشگاه تهران ، ۱۳۸۱ خودنمــائی خلأهــای علمــی از جملــه نقصــان آگــاهی در زمینــۀ واژه شناســی معمــاری ایرانــی اســت ، بــه نحــوی کــه اینــک بســیاری از واژه هــای اصــیل ایــن حرفــه مهجــور شــده و جــای آنهــا را واژه هـــای نامـــأنوس و غریـــب پـــر کـــرده انـــد.
حــال بــر پایــۀ آرای علمــی فــوق الــذکر و نیــز درک واقعیــاتی کــه منجــر بــه کاربســت واژٔە ســازه در گفتمــان معمــاری معاصــر ایــران شــده اســت ، بحــث حاضــر قصــد معناشناســی ایــن واژه را دارد.
٢ا معناشناسی واژٔە سازه از نظـر ریشـه شناسـی، واژٔە سـازه کلمـۀ اصـیل فارسـی اسـت کـه در متـون کهـن ایـن زبـان شـواهد مکــرری بــر کـاربرد آن وجــود دارد؛ امــا در طــی ســده هــای گذشـته و بــه دلایلــی نــامعلوم ، ایــن واژه رواج کــاربردی خــود را از دســت داده بــود تــا اینکــه در دورٔە معاصــر توســط فرهنگســتان زبــان و ادب فارسی (فرهنگستان اول ) دوباره ، ولی در معنائی جدید احیاء شد.