چکیده:
استعاره های مفهومی از مباحث مهم در زبان شناسی شناختی است ، در این رویکرد، اعتقاد بر این است که استعاره پدیده ای شناختی است و آنچه در زبان ظاهر میشود فقط نمود این پدیدة شناختی است . از اهداف این پژوهش بررسی نقش تاثیرگذار و راهگشای دیدگاه شناختی در حوزة معنیشناسی و بررسی انواع استعاره و بررسی متون ادبی از دیدگاه زبان شناسی جنسیت و آشکار نمودن تفاوت ها و شباهت های آنها میباشد. مقاله حاضر مطالعه ای توصیفی- تحلیلی است که به روش کتابخانه ای به بررسی استعاره های ترس ، درد و شادی در آثار جلال احمد و سیمین دانشور پرداخته است . از آثار جلال آل احمد «از رنجی که میبریم » و «مدیر مدرسه » و از آثار سیمین دانشور «سووشون » و «جزیرة سرگردانی» مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که ، از دیدگاه زبان شناسی جنسیت ، جنسیت نویسنده چه تاثیری در کمیت و کیفیت استفاده از استعاره های ترس ، درد و شادی دارد؟ میزان کاربرد این استعاره ها در آثار این دو نویسنده و انتخاب حوزه های مبدا تا حد زیادی تحت تاثیر جنسیت آنهاست . در آثار سیمین دانشور، حوزه های مبدا استعارة ترس ، بیشتر شامل «اندام واژه ، ابزار و حرکت » میباشند. حوزه های مبدا استعارة درد بیشتر شامل «حرکت و شیء» و حوزه های مبدا استعارة شادی بیشتر شامل «گیاه ، نور و حرکت » میباشند. در آثار جلال آل احمد، حوزه های مبدا استعارة ترس ، بیشتر شامل «فشار و گذر زمان » میباشند. حوزه های مبدا استعارة درد بیشتر شامل «جانور، فشار و ناامیدی» و حوزه های مبدا استعارة شادی بیشتر شامل «حرکت » میباشند. در آثار سیمین دانشور برای بیان استعاره های ترس ، درد و شادی میتوان به احساس درد حرکت است ، احساس درد شیء است ، احساس شادی نور است ، احساس شادی حرکت است ، اشاره نمود. و درآثار جلال آل احمد برای بیان استعاره های این استعاره ها میتوان به ، احساس ترس شنیدن صدای مسلسل است ، احساس درد صدای ناله است
خلاصه ماشینی:
مطالعۀ تطبیقی بررسی تاثیر جنسیت نویسنده در کاربرد استعارههای ترس، درد و شادی در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد (مطالعۀ موردی با رویکرد اجتماعی- شناختی) الناز نیکونژاد کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران مهناز کربلائی صادق استادیار زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران (تاریخ دریافت: 10/5/96 تاریخ اصلاحات: 15/6/96 تاریخ پذیرش: 3/7/96) چکیده استعارههای مفهومی از مباحث مهم در زبانشناسی شناختی است، در این رویکرد، اعتقاد بر این است که استعاره پدیدهای شناختی است و آنچه در زبان ظاهر میشود فقط نمود این پدیدة شناختی است.
روش پژوهش در این تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی میباشد، در این تحقیق انواع استعارههای ترس، درد و شادی از آثار دو نویسنده معاصر ایران، سیمین دانشور و جلال آل احمد جمع آوری میگردند که این استعارههای پیکرۀ زبانی تحقیق را تشکیل میدهند، سپس دادهها توصیف شده و بر اساس نظریۀ استعارۀ مفهومی تحلیل میشوند.
در این مقاله نگارنده به مطالعۀ تطبیقی برای بررسی تاثیر جنسیت نویسنده در کمیت و کیفیت کاربرد استعارههای ترس، درد و شادی در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد بر اساس نظریۀ معاصر استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون (1980) میپردازد.
از میان 24 جمله و عبارت حاوی استعارههای مفهومی حوزۀ شادی که در آثار دانشور یافت گردید، 15 اسمنگاشت بدست آمد که با توجه به یافتههای تحقیق مشخص گردید که پربسامدترین اسمنگاشت حوزۀ شادی در آثار سیمین دانشور اسمنگاشت (شادی نور و روشنایی است) با 5 مورد بسامد وقوع است و کمبسامدترین اسمنگاشت این حوزه (احساس شادی رنگ سبز است، احساس شادی بودن با کسی است، احساس شادی شباهت دادن به فرشتهها است، احساس شادی دست زدن است، احساس شادی کیفیت و لطافت است، احساس شادی گیاهی خوش آب و رنگ است) هر کدام با 1 مورد بسامد وقوع میباشد.