چکیده:
هدف این مقاله، بررسی ژئواستراتژی کردستان عراق و تحلیل استراتژی های ایالات متحده و ایران در این محیط است. فضاهای جغرافیایی مختلف جهان در ابعاد سه گانه داخلی، منطقه ای و جهانی برحسب موقعیت جغرافیایی، وضعیت ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی و همچنین ویژگی های فرهنگی آن ها از جایگاه استراتژیکی متفاوتی برخوردارند و بر این اساس نقش متفاوتی در اعمال سیاست ها بازی می کنند.
سوال اصلی مقاله این است که ژئواستراتژی کردستان عراق چه مختصاتی دارد و استراتژی های ایالات متحده و ایران در مواجهه با این محیط چگونه است؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که محیط فضایی سیاسی عراق به نحوی است که در این سرزمین برخلاف شیعیان و سنی ها که از حمایت نسبی کشورهای منطقه برخوردارند، کردها فاقد حمایت منطقه ای قدرتمندی هستند. این مسئله کردها را به سوی همکاری استراتژیکی و کسب پشتیبانی فرامنطقه ای آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای اروپایی سوق داده است. براین اساس، به تبع پیوستگی فضایی فرهنگی عراق با کشورهای پیرامونی، کردستان عراق به تقاطع و محل همپوشی تعلقات و علایق ژئوپلیتیکی کشورهای مجاور و بازیگران فرا منطقه ای تبدیل شده است.
با توجه به این مقدمه، در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین ژئواستراتژی کردستان عراق و تحلیل استراتژی های ایالات متحده و ایران در این محیط پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
پس از حملات سنگین داعش به شمال عراق و آغاز جنگ با کردها در شنگال، جلولا و حومه اربیل در تابستان ٢٠١٤ و با توجه به آشکارشدن ضعف نیروهای پیشمرگه در مواجهه با این تهدید حیاتی، سیاست آمریکا بر تقویت نظامی و سیاسی هر چه بیشتر حکومت اقلیم کردستان استوار شده است (کاکایی، ١٣٨٧: ١٨).
در حالی که در تابستان ٢٠١٤ میلادی ایران نخستین حامی و مهم ترین کشور در دفع تهدید داعش از کردها در بحبوحه سقوط اربیل بود، اما در چارچوب راهبرد پیش گفته این مراودات سیاسی و نظامی حکومت اقلیم کردستان با آمریکا و متحدانش است که به تدریج گسترش بیسابقه ای مییابد.
استراتژیهای ایران نسبت به اقلیم کردستان کردها به عنوان چهارمین گروه قومی خاورمیانه ، به ویژه از جهت منازعات منطقه ، توجه زیادی را به خود جلب کرده اند، اما درحال حاضر، این کردهای عراق هستند که با ایجاد یک موجودیت خودمختار، به مهم ترین بحران قومی منطقه تبدیل شده اند.
در سطح منطقه ، طی سالهای اخیر، برخلاف دهه ١٩٧٠ میلادی که ایران تنها بازیگر فعال و ژاندارم امریکا در منطقه بود، بازیگران دیگری چون امریکا، انگلیس ، فرانسه ، ترکیه و اسرائیل حضور دارند و مسائل عراق را تحت تأثیر قرارمیدهند و همانگونه که گفته شد، تلاش گسترده ای در جریان است تا موقعیت و منزلت ایران و سوریه در منطقه منزوی شود و بالاخره اینکه ، در بعد داخلی نیز سیاست خارجی ایران عمدتا متأثر از روندهای داخلی است و تصمیمات محصول مکانیسم های جمعی است .