چکیده:
به منظور بررسی رابطه ابعاد شخصیتی و سوءاستفاده عاطفی در دانشجویان زن (مجرد و متاهل) دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین، 400 نفر از دانشجویان دانشگاه به شیوه تصادفی خوشه ای ـ چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری ابعاد شخصیتی و میزان سوءاستفاده عاطفی از زنان، به ترتیب از مقیاس های پنج عامل بزرگ شخصیت و سوءاستفاده عاطفی بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها پس از انجام محاسبه توصیفی داده ها، برای سنجش رابطه ابعاد شخصیتی با سوءاستفاده عاطفی از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره و به منظور مقایسه دانشجویان مجرد و متاهل از آزمون t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان دادند که ابعاد شخصیتی با سوءاستفاده عاطفی رابطه دارد. دانشجویان متاهل بیشتر از دانشجویان مجرد سوءاستفاده شده و از نظر ابعاد شخصیتی نیز تنها در دو بعد روان رنجورخویی و انعطاف-پذیری با دانشجویان مجرد تفاوت داشته، در سه بعد دیگر بین آن ها تفاوتی وجود نداشت.
خلاصه ماشینی:
Jookar کارشناس ارشد روانشناسي دانشگاه بين المللي امامخميني قزوين دريافت مقاله : ٩٠/٦/٢٨ دريافت نسخه اصلاح شده: ٩١/٦/٢٨ پذيرش مقاله : ٩١/٧/١٦ چکيده : در تجزيه و تحليل دادهها پس از انجام محاسبه توصيفي دادهها، براي سنجش رابطه ابعاد شخصيتي با سوءاستفاده عاطفي از آزمون تحليل رگرسيون چندمتغيره و به منظور مقايسه دانشجويان مجرد و متأهل از آزمون t مستقل استفاده شد.
اين موضوع در جامعه ايران نيز به تجربه پژوهشي در آمد و نتايج نشان داد که زنان ايراني به دليل اعتماد به نفس پايين ، عدم وجود تکيه گاه اقتصادي و عاطفي ، و بيم از عوارض اجتماعي ، زمينه سوءاستفاده از خود را فراهم مي کنند (پناغي و همکاران، ١٣٨٥).
نتيجه بررسي نشان مي دهد که بين دانشجويان متأهل و مجرد از نظر ميزان سوءاستفاده عاطفي تفاوت وجود دارد و اين تفاوت در سطح ٩٩ درصد اطمينان معنا دارد.
نتايج پژوهش هاي مطرح شده توسط پروين و جان (٢٠٠١)، مککرا و کاستا (١٩٨٧)، گروسي فرشي (١٣٨٥) و حق شناس (١٣٨٥) حاکي از آن است که افراد روان رنجورخو داراي صفاتي مانند افسردگي ، دمدمي ، عصبي ، هيجاني ، خجالتي و عزت نفس پايين هستند و در پژوهش حاضر نيز نتايج نشان داد که چنين صفاتي زمينه سوءاستفاده بيشتر از زنان را فراهم مي کند و به خصوص زناني که مورد سوءاستفاده قرار مي گيرند بيشتر از عزتنفس پايين رنج مي برند که اين يافته نيز با نتايج بررسي هاي پناغي و همکاران (١٣٨٥) و عظيمي مروي (١٣٨٨) مطابقت دارد.