چکیده:
همزمان با انقراض پادشاهی صفویان، حکومت شیعی "اوده" بهنحو رسمی در هند شکل گرفت. تعامل علما با حکومت در شرایطی صورت میپذیرفت که جامعهی شیعی هند با سه چالش: استعمار خارجی، تنازعات درون دینی و مذهبی (در قالب نظریهی امامت- خلافت)، و نحوهی تعامل علمای شیعه با حکومت شیعی اوده روبهرو بود. در مواجهه با استعمار، هر دو گرایش جهان اسلام با رویکرد انقلابی، اقدام به بازیابی هویت دینی کردند؛ در تقابل اندیشهی امامت شیعی و خلافت سنی، تحلیل محتوایی و استدلال به منابع اهلسنت در راستای اثبات امامت شیعی را دنبال نمودند؛ و در زمینهی مناسبات علمای شیعی و حکومت، الگوی سیاسی شیعه، نظام امامت و ولایت بود و مشی عملی علما با سلاطین شیعی نیز با تأکیدبر همگرایی و همکاری و با محوریت رویکرد سیاسی اصلاحی در مناسبات اجتماعی و سیاسی صورت پذیرفت.
خلاصه ماشینی:
تعامل علما با حکومت در شرایطی صورت میپذیرفت که جامعهی شیعی هند با سه چالش: استعمار خارجی، تنازعات درون دینی و مذهبی (در قالب نظریهی امامت- خلافت)، و نحوهی تعامل علمای شیعه با حکومت شیعی اوده روبهرو بود.
در مواجهه با استعمار، هر دو گرایش جهان اسلام با رویکرد انقلابی، اقدام به بازیابی هویت دینی کردند؛ در تقابل اندیشهی امامت شیعی و خلافت سنی، تحلیل محتوایی و استدلال به منابع اهلسنت در راستای اثبات امامت شیعی را دنبال نمودند؛ و در زمینهی مناسبات علمای شیعی و حکومت، الگوی سیاسی شیعه، نظام امامت و ولایت بود و مشی عملی علما با سلاطین شیعی نیز با تأکیدبر همگرایی و همکاری و با محوریت رویکرد سیاسی اصلاحی در مناسبات اجتماعی و سیاسی صورت پذیرفت.
جامعهی اسلامی هند، اعم از شیعیان، اهلسنت و انشعابات درونمذهبی مانند خوجهها، بهرغم گستردگیشان در ساختارهای سیاسی و دینی در برابر استعمار مقاومت کردهاند؛ نمونهی این مقاومتها را میتوان در اقدامات شاه ولیالله و شاه عبدالعزیز دهلوی (بهعنوان نخبگان اهلسنت) و سید دلدار علی نصیرآبادی و سلطانالعلماء در مبارزه با استعمار مشاهده نمود؛ همچنین میتوان از شکلگیری پادشاهی شیعی در اوده و قیام 1857 میلادی بهعنوان نمونهای از اقدامات ضداستعماری جامعهی مسلمانان هند یاد کرد.
1. چالش علما و سلطنت شیعی: همگرایی اصلاحی تشیع در هند طی چهار دورهی: پادشاهی بهمنیها، دورهی مغول، کشمیر و حکومت اوده گسترش پیدا کرده است (هالیستر،1373: 113).