چکیده:
بسیاری درباره عشق سخن گفتهاند و سخنان زیادی هم درباره عشق گفته شده است. غالب این سخنان
کلیگویی و تکرار مکررات و شبیه هم است. اما از این میان عده بسیار اندکی هم بودهاند که در باب عشق سخنان
بدیع گفته و به دقت به بیان جزئیات و رموز عشق پرداختهاند. قصد این مقاله پرداختن به اوصاف و ویژگیهای عشق
الهی از دید دو صاحب نظر مجرب و استاد در عشق الهی از دو جریان مهم و اثرگذار در دو جامعه منتفاوت است:
یکی از نهضت عرفانی بکتی در دین هندو در هندوستان و دیگری از جریان تصوف در عالم اسلام است. ابتدا به
اختصار اشارهای به شخصیت این دو صاحبنظر میشود،سپس به بیان اوصاف و ویژگیهای مهم عشق از دید آن
دو و مقایسه آنها پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
قصد این مقاله پرداختن به اوصاف و ویژگی های عشـق الهی از دید دو صاحب نظر مجرب و استاد در عشق الهی از دو جریان مهم و اثرگـذار در دو جامعـه متفـاوت اسـت : یکی از نهضت عرفانی بکتی در دین هندو در هندوستان و دیگری از جریان تصوف در عالم اسـلام اسـت .
برای پرهیز از پراکندهگویی، به طور برگزیده به دیدگاههای دو چهره نامدار پرداخته میشود: رامه کرشـنه از نهضت بکتی در هند که بنا بر تجربه خود سخنان بدیع و ویژهای در باب عشـق دارد و مولـوی از جریـان تصوف که دقیق ترین و استادانه ترین بیان را درباره عشق دارد.
(Life of Sri Ramakrishna, 17 اوضاع روحی رامه کرشنه آنچنان آشفته مینمود که مردم میپنداشتند او دیوانه شده است ، و این خبر به مادرش نیز رسید.
(٣٢٧٣ دوم ـ دگرگونی شخصیت : رامه کرشنه میگوید که برجسته ترین ویژگی عشق این است کـه بیـنش و مـنش عاشـق را کـاملا تغییـر میدهد و عاشق ، جهان را به گونه ای دیگر میبیند.
چهارم ـ شجاعت : رامه کرشنه یکی دیگر از ویژگیهای مهم عشق را شجاعت و بیباکی میداند و معتقد است کـه انسـان عاشق سر نترس دارد و ترس و خجالت در دل او جایی نـدارد و لـذا عاشـق از شـماتت و رسـوایی پروایـی ندارد.
لذا مولوی همه علـوم دنیـوی را تحقیـر میکنـد، چـون علـوم دنیوی، از جمله فلسفه فقط ایجاد عقده و گره برای انسان مینماید و این تنها عشق اسـت کـه عقدهگشـایی میکند و بحث گرهگشا بحث جان است (همان، دفتر اول، ابیـات ١٥٠١ ـ ١٥٠٢).