چکیده:
برای شناخت و فهم هر منظومه فکری گریزی از کشف دالهای مرکزی و دقیقههای پیرامون آن نیست؛ زیرا دالهای مرکزی مثل ثوابت نجومی موجب انسجام و چفت و بست عناصر و اجزای مختلف آن میشود. در جستار حاضر صبر را که از مضامین اصلی و پرتکرار زندگانی بشری و از دالهای مرکزی و پربسامد منظومه فکری نجمدایه بهشمار میرود در آثار مختلف او کاویدیم. برای تبیین این مهم با روش تحلیلی اسنادی و دو رویکرد بینامتنی و قرائت متنی سعی کردیم ابتدا به تبارشناسی لغوی و اصطلاحی آن در فرهنگهای لغت تکزبانه و دوزبانه و عهدین و قرآن و حدیث بپردازیم تا نشان دهیم هر منظومه فکری پایههای خود را بر پایه باورها و یافتههای پیش از خود بنا میکند و در ائتلاف با فرهنگهای پیش از خود تکوین مییابد. در پایان به این نتیجه رسیدیم نجمدایه که خود از محدثان مبرز زمان خویش بوده صبر را از مقامات رسولالله(ص) دانسته است و از سه منظر صبر بر طاعت، صبر در معصیت و صبر در مصیبت بدان نگریسته و آن را ادامه زهدی دانسته که درنهایت منجر به رضای الهی میگردد. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که نگرش دینمدارانه صوفیانه نجمدایه که نشانگر بعد دانشمندی اوست با بهرهمندی از بینشمندی که زائیده استراتژی تاویلگرایی وی است توانسته تفسیر و برداشت نوینی از این دال مرکزی گفتمانهای شریعتی و زهدی و طریقتی ارائه دهد و به تعبیری آن را از آن خود کند.
خلاصه ماشینی:
برای نمونه چند مورد از آنچه در عهدین آمده است را ذکر میکنیم: زمانی که یسوع در خانه نیقودیموس پشت جوی قدرون بود، شاگردان خود را تسلیت داده، فرمود: همانا آن ساعتی که در آن از این جهان خواهم رفت نزدیک شده است؛ صبر کنید و محزون مباشید؛ زیرا من هرجا میروم محنتی درنیابم» (انجیل برنابا، فصل دویستویازده، 1 ـ 2)؛ و تمام خلق به جهت اسم من شما را دشمن خواهند داشت، اما هرکه تا به آخر صبر کند همان نجات یابد» (مرقس، فصل سیزده، 13)؛ اما آنچه در خارها افتاد اشخاصی میباشند که چون شنوند میروند و اندیشههای روزگار و دولت و لذات آن ایشان را خفه میکند و هیچ میوه به کمال نمیرسانند؛ اما آنچه در زمین نیکو واقع گشت کسانی میباشند که کلام را به دل راست و نیکو شنیده آن را نگاه میدارند و با صبر ثمر میآورند»7 (لوقا، فصل هشت، 14 ـ 15).
این صبر، ازآنروی که متعلق به روح است و به نور ایمان تأیید شده دربرابر نفس و صفات نفس، و آنچه حواس و قوا با آن سرشته شده است، ایستادگی میورزد و تمامی امور را از جانب خدا میداند: «قال بل سولت لکم أنفسکم أمرا فصبر جمیل» (یوسف: 18) إشارة إلی معرفة الروح المؤیدة بنور الإیمان أنه یقف علی النفس وصفاتها، وما جبلت الحواس والقوی علیه، ولا یقبل منها تمویهاتها وتسویلاتها، ویری الأمور کلها من عند الله وأحکامه الأزلیة، فصبر علیها صبرا جمیلا وهو الصبر علی ظهور ما أراده الله فیها بالإرادة القدیمة، والتسلیم لها والرضاء بها (التاویلات النجمیه، 2014: ج3، 312).