چکیده:
مرگ ارادی یا موت اختیاری، یا مرگ پیش از مرگ، اصطلاحاتی عرفانی است که صوفیه در تاویل آیات: «فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم» و «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا» و یا احادیثی مانند: «موتوا قبل ان تموتوا» میآورند و آن را عبارت از تسلط بر نفس و خواستههای نفسانی میدانند، و طبق تعاریفی، آن را به موتهای ابیض، اسود، احمر و اخضر تقسیم میکنند، درعینحال راهکارهایی نیز برای رسیدن به این مهم به مریدان خویش میدهند. تعبیر ولادت ثانی هم برداشتی دیگر از این اصطلاح است. در ادیان و مکاتیب دیگر نیز مراحلی را برای انقیاد و حتی قمع کلی نفس پیشنهاد میدهند، اما در عرفان اسلامی برخلاف بیشتر آنها تسلط و در اختیار گرفتن نفس مد نظر است نه نابودی آن. گفتنی است نوعی دیگر از مرگ ارادی در تصوف مطرح است که پس از موت اختیاری در معنای تسلط بر نفس، عارف را حادث میشود، و آن موت اختیاری در مفهوم اطلاع و آگاهی از زمان واقعی مرگ جسمانی است که در مجالی دیگر بیان خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
com دریافت مقاله: 22/4/1395 پذیرش مقاله: 17/7/1395"/> مرگ ارادی یا موت اختیاری، یا مرگ پیش از مرگ، اصطلاحاتی عرفانی است که صوفیه در تأویل آیات: «فتوبوا إلی بارئکم فاقتلوا أنفسکم» و «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» و یا احادیثی مانند: «موتوا قبل ان تموتوا» میآورند و آن را عبارت از تسلط بر نفس و خواستههای نفسانی میدانند، و طبق تعاریفی، آن را به موتهای ابیض، اسود، احمر و اخضر تقسیم میکنند، درعینحال راهکارهایی نیز برای رسیدن به این مهم به مریدان خویش میدهند.
گفتنی است این مرگ، بهنوعی تمرین و آمادگی است برای نیل به مرتبهای از مرگ اختیاری که عبارت از آگاهی از زمان مرگ واقعی یا رفتن از دنیای مادی به عالم آخرت است که در مقالهای دیگر بهآن پرداخته شده است، اما در زمینۀ مرگ ارادی در مفهوم تسلط برنفس همۀ ادیان و فرقههای عرفانی نیز – بهجز اسلام - راهکارهایی را برای رسیدن به این حقیقت مشخص کردهاند که درنهایت رستگاری و سعادت را برای پیروان و مریدان خود به ارمغان خواهد آورد.
لاهیجی در مثنوی الاسرار الشهود خود نیز موت، را به موت ابیض (گرسنگی)، موت اسود (تحمل اذیت و آزار)، موت احمر (مخالف نفس)، و موت اخضر (قناعت و مرقع پوشی)، تقسیم میکند و در بیان موت احمر میآورد: موت احمر شد خلاف نفس بد ز آرزوی نفس هر کو مرده است خود مطیع اوست کم از دیو و دد ز حیات جاودان دل زنده است ( لاهیجی،1372: 336 ) در این تقسیم با اینکه انواع مرگ تعریف میشود، اما با دقت در سه مورد دیگر - به جز موت احمر - روشن میشود که آنها نیز درحقیقت از لوازمات موت احمر و زیرمجموعۀ آن هستند که سالک با انجام آنها به مخالفت با نفس میپردازد، یعنی گرسنگی و تحمل ایذای مردم، بههمراه قناعت؛ از ارکان سرکوب نفس سرکشاند که مجموع آنها عبارت از موت احمر میشود.