چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خلاقیت سازمانی، هوش هیجانی و هوش معنوی با بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان انجام شده است.
روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان ستادی سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 120 نفر تعیین گردید و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از چهار پرسشنامه خلاقیت سازمانی رندسیپ، هوش هیجانی بار-آن، هوش معنوی کینگ و بهره وری نیروی انسانی هرسی-گلداسمیت مورد آزمون قرار گرفتند. دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و نیز آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به وسیله نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های بدستآمده نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی، هوش هیجانی و خلاقیت سازمانی کارکنان با بهره وری آن ها همبستگی مستقیم و معنی داری مشاهده می شود(P<0/01). همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد که 31 درصد از تغییرات بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان توسط هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی آنان تبیین میشود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی کارکنان بر روی بهره وری آن ها در محیط کار تاثیرگذار می باشد.
خلاصه ماشینی:
یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که مدل با داده هـای این پژوهش برازش مناسبی دارد و هوش معنوی، هـوش هیجـانی و خلاقیت سازمانی کارکنان بـه صـورت مسـتقیم ، بهـره وری نیـروی انسانی را پیش بینی مینمایند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد کـه توجـه بـه هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی کارکنـان بـر روی بهره وری آن ها در محیط کار تأثیرگذار میباشد.
در همین راستا شریفی، ظریفیان یگانه و صابری (١٣٩٦) در پژوهشی با عنـوان مطالعـه تـأثیر ابعـاد هـوش هیجـانی بـر عملکـرد کارکنان به این نتایج دست یافتند که بین ابعاد هوش هیجانی نظیر خودآگاهی و خـودکنترلی بـا عملکرد کارکنان رابطه مثبت و معنیداری وجـود دارد.
بر همین اساس هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین خلاقیـت ، هـوش معنـوی و هوش هیجانی کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان با بهره وری آن ها میباشد تا نتـایج حاصل بتواند گامی موثر در جهت دستیابی به سازمانی کاراتر بردارد.
روش این پژوهش از نظر هدف ، کاربردی و از نظر ماهیت ، توصیفی و همبستگی است که در آن رابطـه میان متغیرهای پیش بین خلاقیت ، هوش هیجانی و هـوش معنـوی بـا متغیـر مـلاک بهـره وری نیروی انسانی تحلیل میگردد.
بنـابراین رابطه بدست آمده معنیدار است و با ٩٩ درصد اطمینان میتوان گفت هر چه خلاقیت ، هوش هیجـانی و هوش معنوی کارکنان بالاتر باشد سطح بهره وری سازمانی آن هـا نیـز بـالاتر اسـت .