چکیده:
مثنوی مولوی دربردارندة اندیشههای متعالی و داستانهای حکمتآمیز و اندیشمندانه است. اندیشمندان از دیرباز به این اثر توجه داشته و دربارة آن پژوهش کردهاند؛. درنتیجه این اثر از چشماندازهای مختلف شرح و بررسی شده است. بحث جنسیت و سنخیت یکی از مباحثی است که در اندیشة مولانا جایگاه خاصی دارد و در آثار او بهویژه در مثنوی بسیار نمود یافته است. جنسیت یا جاذبة جنسیت موضوعی است که مولانا همة هستی را جلوگاه آن میداند و از دیدگاه او در همة مظاهر آفرینش اعم از روابط انسانی، گرایش بشر به پیامبران و ادیان الهی و همچنین تمایل انسانها به کفر، ایمان، بدی، خوبی، دوستی، دشمنی، عشق، نفرتها جاری است. گفتنی است بحث جنسیت در آثار شاعران و نویسندگان دیگر، از متقدمان و متأخران مولانا، نیز مهم بوده است؛ اما کاربرد و جلوههای مختلف آن در مثنوی معنوی و دیگر آثار مولانا متنوعتر و بسیار است. ابتدا دیدگاه متصوفه در این زمینه بازنمایی و تبیین خواهد شد و سپس اندیشههای مولوی در این باره شناخته و دستهبندی میشود. بنابراین نگارندگان مثالهایی از بحث جنسیت در آثار برخی از نویسندگان پیش از مولانا را ذکر میکنند و سپس جنبهها و جلوههای گوناگون این موضوع در مثنوی معنوی بررسی و تحلیل میشود.
Molavi's Masnavi contains transcendental thoughts and wise and thoughtful
stories. This work has long been considered by scholars and has been explored
from different perspectives. One of the issues that has a special position in
Mowlana's thought is the issue of gender and homogeneity in his works,
especially in Masnavi. ‘Gender’ or ‘attractiveness of gender’ is a category in
which Rumi manifests the whole being and, from his point of view, in all
manifestations of creation, including human relations, the tendency of mankind
to the prophets and divine religions, as well as the tendency of human beings to
faith, evil, goodness, friendship, hostility, love, hatred that are ongoing. It is
worth mentioning that the discussion of gender in the works of poets and
writers, of the followers and the late Mowlana has also been considered to be
important, but its various uses and effects have been abundant and diverse in
the spiritual and other works of Mowlavi. First, the viewpoint of the mystics
must be presented and explained, then, Molavi's ideas should be recognized and
categorized. Therefore, examples of gender issue are mentioned in the writings
of some of the writers before Rumi, and then the various dimensions and effects
of this category are examined and analyzed in Masnavi
خلاصه ماشینی:
جنسيت آنچنان اهميتي در نگرش مولانا دارد که او همۀ هستي را از اين قانون متأثر ميداند: ذره ذره کانــــدرين ارض و سماســــت جـنس خـود را هريکـي چـون کهرباسـت (مولوي، ١٣٨٥: ٩٩٥) مولوي معتقد است جنسيت عامل بسيار مؤثر و شگفت انگيزي در جذب و کشش بين چيزهـايي است که داراي اشتراکاند؛ اگر بين دو ناهم جنس انـدکي مناسـبت درونـي باشـد، بـا وجـود دوري ظاهري، براثر شناخت و کشش باطني جذب هم ميشوند: زانکــه جنســيت عجايــب جــاذبيســت جاذبش جـنس اسـت هرجـا طـالبي سـت (همان : ٦٤١) مولوي با کاربرد تمثيل ها و حکايت هاي گوناگون ، بر اين بـاور اسـت کـه زيربنـاي بسـياري از روابط انساني ـ جهت گيري و تمايل انسان ها به چيزي يا روي گرداني آنان از چيز ديگر ــ متـأثر از موضوع تجانس و سنخيت يا نبود اينهاست .
همچنين گفتني است که مولانا جنسيت را امري بـاطني و خفي ميداند، نه ظاهري : عقــل مــيگفــتش کــه جنســيت يقــين از ره معنــيســـت نــه از آب و طــين هــين مشــو صــورت پرســت و ايــن مگــو ســر جنســيت بــه صــورت در مجــو (همان : ٩٩٨) به سبب تنوع مضامين و بن مايۀ جنسيت و سنخيت در مثنوي، شايسته است که نگـاه مولـوي بـه اين موضوع و گونه هاي آن در مثنوي دسته بندي و نقد شود.