چکیده:
هدف پژوهش حاضر آسیبشناسی حکمرانی و سیاستگذاری آموزش عالی در ایران میباشد. برای نیل به این هدف از پژوهش آمیخته استفاده شد که در ابتدا دادههای کیفی و سپس بر اساس یافتههای آن، دادههای کمی نیز گردآوری و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد فقدان انسجام بخشی عمودی و افقی، موانع ساختاری در سیاستگذاری آموزش عالی، تقابل حکمرانی درونی و بیرونی و فقدان پایگاه اطلاعاتی؛ آسیبهایی هستند که حکمرانی آموزش عالی را با مشکل مواجه کرده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد شاخص «فقدان پایگاه اطلاعاتی» از لحاظ تاثیرگذاری در رتبه اول و شاخص «تقابل حکمرانی درونی و بیرونی» در رتبه چهارم تاثیرگذاری قرار دارد.
خلاصه ماشینی:
فتح الهي و همکاران (١٣٩٤) در پژوهش خود با عنوان تحليل محتوايي برنامه هاي پنج گانه توسعه ايران با توجه به مقوله هاي الگوهاي حکمراني آموزش عالي به اين نتيجه دست يافتند که در برنامه اول الگوي دولت گرا، در برنامه دوم الگوي دولت گرا و بازار محور، در برنامه سوم و چهارم الگوي هومبولتي و در برنامه پنجم مقوله ها و زير مقوله هاي الگوي بازارگرا از کميت بيشتري برخوردار است .
سؤال پژوهش : آسيب هاي حکمراني و سياستگذاري آموزش عالي در ايران کدامند؟ جدول ٢- مقولات به دست آمده از بخش کيفي )به تصویرصفحه رجوع شود) طبق جدول ٢ موانع ساختاري در سياستگذاري آموزش عالي (با ٥ مقوله ضعف نهادي و ساختاري در سياستگذاري آموزش عالي ، بيثباتي مديريتي و سياسي، فقدان شاخص هاي کليدي در ارزيابي عملکرد نهادهاي سياستگذار علم ، فقدان نظام مرکزي و مقبول در نظام آموزش عالي کشور )، تقابل حکمراني دروني و بيروني (با ٣ مقوله کم توجهي به استفاده از علم سياستگذاري ، عدم همسويي سازمان ها و گروه هاي ذينفع در سياستگذاري آموزش عالي، عدم تفاهم در نگاه به ماموريت دانشگاه ها و حکمراني در آموزش عالي)، فقدان پايگاه اطلاعاتي (با ٣ مقوله عدم رصد کليه مصوبات (از سطح کلان تا خرد)، ضعف شبکه سازي اطلاعاتي و گفتمان سازي ، نبود راستيآزمايي گزارش عملکرد دستگاه هاي سياستگذاري)، فقدان انسجام بخشي عمودي و افقي (با ٢ مقوله عدم هماهنگي نهادهاي متولي خط مشيگذاري، ناسازگاريها در ميان بخش هاي مختلف سياستي) چالش هاي فراواني براي سياستگذاران آموزش عالي به دنبال داشته و حکمراني آموزش عالي را با چالش هايي مواجه کرد.