چکیده:
هدف این مقاله، استنباط مهارتهای عقلورزی در قرآن کریم و ارائۀ پیشنهادهایی برای اصلاح یا تکمیل برنامۀ رایج «فلسفه برای کودکان» است. روش پژوهش، معناشناسی واژۀ عقل با استفاده از روابط همنشینی و جانشینی و استخراج مهارتهای عقلورزی براساس آن است.
دستاورد این پژوهش، بهدست دادن اصول و شیوههایی برای پرورش مهارتهای عقلورزی است که ذیل سه عنوان کلی «هوشیاری نسبت به علامتها و فهم دلالت آنها»، «علم و شناخت» و «هدایت» ارائه شد. براساس این نتایج، پیشنهادهایی برای اصلاح یا تکمیل برنامۀ «فلسفه برای کودکان» مطرح شد؛ مانند علامتشناسی فعال، توجه به ارزشمندی علوم نافع، اهمیت یقین در علوم سرنوشتساز، آشنایی با مراتب شناخت و عوامل رشد یا نقصان آنها، شناخت قلب معنوی، شناخت عقل و جهل و جنودشان و اتصاف به صفات ریشهای، دقت بسیار در موازین سخن، رعایت آداب کلاس و درس، تشویق دانشآموزان به احسان و ایثار و... .
همچنین، پیشنهاد شد پژوهشهای مشابهی برای همه واژههای مربوط به عقل در قرآن انجام شود تا نقشۀ راه جامع درباره عقلورزی از دیدگاه اسلام بهدست آید.
خلاصه ماشینی:
» (نوری، 1408ق، ج11، ص207)؛ یعنی عقلها فکرها را هدایت میکنند و در مسیر درست به پیش میبرند؛ بنابراین اگر بتوان برنامۀ فلسفه برای کودکان را در جهت پرورش و تقویت عقل برنامهریزی کرد، میتوان امیدوار بود که تفکر کودکان نیز به سمت انتخاب بهترین نوع زندگی −یعنی زندگی دینی− هدایت شود و اگر فکر کردن، به هدایت انسانها منجر نشود، مثل دانشمندی که عمرش را به شناخت شیوههای تولید ویروس مرگآور و انتشار آن در میان ملل دیگر میکند، اهل فکر هست؛ ولی اهل تعقل نیست؛ زیرا دیده میشود که قرآن کریم، فردی را بهدلیل استفادۀ نادرست از فکرش به شدت سرزنش کرده (مدثر، 18 و 19) ولی تعقل در هیچ جای قرآن نکوهش نشده است.
در بسیاری از این پژوهشها نیز قرآن کریم بهعنوان منبع اصلی مطرح نبوده و تنها از منظر فلسفی به بررسی موضوع پرداخته شده است؛ البته چنین پژوهشهایی نیز در نوع خود لازم است ولی کافی نیست؛ زیرا چنین شیوهای بهطورعمده به بیان برخی از کلیات محدود میشود و نمیتواند درباره موارد بسیاری از اصول و فروع این برنامه، نظر آشکاری ارائه دهد.
برای فهم این ارتباط، آیات قرآن و روایات به کار گرفته شده است؛ برای نمونه آیاتی که حاوی همین دو واژه یا جانشینهای معنایی آنها هستند، منابع بسیار خوبی برای کشف این ارتباط میباشند؛ دوم، براساس نتایج مرحلۀ نخست، اصول و شیوههایی برای تربیت عقلانی استخراج شد؛ این شیوهها درواقع، پرورش همان ابعاد انسانی است که در مرحلۀ پیش شناسایی شده بودند؛ در مرحلۀ سوم نیز با مقایسۀ این اصول و راهکارها با شیوههای مرسوم در برنامۀ «فلسفه برای کودکان»، برای ارتقا و اصلاح این برنامه، پیشنهادهایی ارائه شده است.