چکیده:
مکتب حدیثی قم یکی از بزرگ¬ترین مکتب¬های حدیثی شیعه است. دیدگاه¬های این مکتب و رفتارهای آن تاثیر بسیاری بر دیدگاه و رفتار محدّثان دیگر داشته است. یکی از رفتارهای ویژه که در دوره¬ای از اوج مکتب قم رخ داد، اخراج سه نفر از محدّثان به سبب غلو و یک نفر به سبب نقل از ضعفا بود. قرارگرفتن احمد بن محمّد بن عیسی در مسند مهم ریاست حوزه قم و اخراج گروهی از راویان نام¬دار، پرسشی است که همواره در مباحث حدیثی و رجالی مطرح می¬شود. تاکنون پاسخ¬های متعدّدی به این پرسش داده شده؛ امّا نویسنده بر این باور است که از رهگذر شناخت شخصیت¬های نام¬برده و نیز بازشناسی شخصیت ابن عیسی و همچنین توجّه به فضای آن دوره، می¬توان احتمالات دیگری نیز مطرح کرد. نگاشته حاضر ابتدا شناسایی مختصری از موضوع غلو و مکتب قم ارائه کرده و سپس شخصیت ابن عیسی و محدّثان تبعیدشده را معرّفی می¬کند؛ آنگاه به تحلیل درباره احتمالات دیگر نسبت به چرایی اخراج این افراد از قم، می¬پردازد.
خلاصه ماشینی:
نگاشتۀ حاضر ابتدا شناسایی مختصری از موضوع غلو و مکتب قم ارائه کرده و سپس شخصیت ابن عیسی و محدثان تبعیدشده را معرفی می¬کند؛ آنگاه به تحلیل دربارۀ احتمالات دیگر نسبت به چرایی اخراج این افراد از قم، می¬پردازد.
این مقاله به تحلیل برخورد احمد بن محمد بن عیسی در اخراج سه راوی به سبب غلو و اخراج برقی به جهت نقل از ضعفا می¬پردازد.
سوم: صاحب¬نظر در عقاید: مجموعۀ احادیث اعتقادی ابن عیسی تنها در کتاب کافی به 541 روایت می¬رسد که برخی از موضوعات آن عبارت است از: شناخت خدا، صفات الهی، معنای اسماء الله تعالی، ضرورت وجود حجت و امام، تفویض برخی از امور دینی به پیامبر صلی الله علیه و آله، واگذاری برخی از امور الهی به ائمه علیهم السلام، شناخت اهل بیت علیهم السلام شرط قبولی طاعات .
ج) راویان تبعیدشده و احوال آنها در دورۀ ریاست احمد بن محمد بن عیسی بر قم، چهار نفر از این شهر اخراج شدند.
وی در جایی می¬گوید: رفتار احمد بن محمد بن عیسی که مستند سخن نجاشی و ابن غضائری است، دال بر عدم وثاقت سهل نیست؛ بلکه مراد از ضعیف در حدیث، نقل از ضعیفان و مجهولان و اعتماد برمراسیل است.
بررسی شخصیت ابن عیسی و راویان اخراج-شده و نیز بهره¬گیری بزرگان از این محدثان و همچنین توجه به نشر حدیث شیعه در ری توسط این گروه، نشان می¬دهد که احتمال اخراج آنها به دلیل غلو یا نقل از ضعفا، به قوتی که در برخی از منابع رجالی مطرح شده، نیست.