چکیده:
بِشر و هند، نام قصّۀ قدیمی از عشّاق عرب است که در مدینه و در عهد پیامبر (ص) اتّفاق افتاده و ابن النّدیم، نام آن دو را در کنار نام دیگر عشّاق معروف عرب آورده است. موضوع آن، عاشقشدن زنی شوهردار به نام هند است بر بِشر، عابد یا شاعری که همیشه به مسجد النّبی تردّد میکرد . در نهایت، وصال این دو عاشق دست نداد و هردو جان باختند و در کنار یکدیگر به خاک سپرده شدند . <br /> این داستان روایتهای نزدیک به هم در ادبیّات عرب دارد و نخستین بار ، ابن سَرّاج قاری ، از ادبا و محدّثان مشهور قرن پنجم هجری، آن را در کتاب مصارع العشّاق، به نظم و نثر نقل کردهاست. در ادبیّات فارسی با توجّه به اشارات کوتاه شاعرانی چون فخرالدّین عراقی، اوحدی مراغهای و خواجوی کرمانی ، معلوم می شود که این داستان، دست کم تا عصر ایلخانی شهرت داشتهاست. حمدالّله مستوفی، مثنوی بشر و هند را به نجیبالدّین جُرباذقانی نسبت داده و امین احمد رازی در تذکرۀ خود، یازده بیت از آن را به نام این شاعر قرن هفتم نقل کردهاست. در حال حاضر، هیچ نسخهای از این کتاب در دست نیست .
خلاصه ماشینی:
حمدالله مستوفي، مثنوي بشر و هند را به نجيب الدين جرباذقاني نسبت داده و امين احمد رازي در تذکرة خود، يازده بيت از آن را به نام اين شاعر قرن هفتم نقل کرده است .
ک: ابن نديم ، ١٣٥٠: ٥٤٣) پس از آن ، قديم ترين اثري که قصۀ بشر و هند در آن آمده است ، «مصارع العشاق » ابو محمد جعفر بن احمد السراج القارئ البغدادي (٤١٧-٥٠٠)، از ادبا، شعرا و محدثان دورة دوم عباسي، است .
حاجي خليفه نيز منظومۀ فارسي بشر و هند را به نام نجيب الدين جرباذقاني ثبت کرده است .
اين داستان ، روايت هاي نزديک به هم در ادبيات عرب دارد و نخستين بار، ابن سراج قاري، از ادبا و محدثان مشهور قرن پنجم هجري، آن را در کتاب مصارع العشاق ، به نظم و نثر نقل کرده است .
اين داستان ، روايت هاي نزديک به هم در ادبيات عرب دارد و نخستين بار، ابن سراج قاري، از ادبا و محدثان مشهور قرن پنجم هجري، آن را در کتاب مصارع العشاق ، به نظم و نثر نقل کرده است .
ابن خلکان ، ١٣٩٨: ٣٥٧/١ – ٣٥٨؛ الفنسيان ، سعود بن عبدالله ، ١٤٠٩: ص ٧٥ ؛ الصفدي، صلاح الدين خليل ،١٩٩١: ص ١٥٦؛ الحموي، ابي عبدالله ياقوت ،١٩٩١: صص ٣٧١- ٣٧٦؛ ابن حجرالعسقلاني، احمد، ١٩٩٥: ج ١، ص ٤٤١ و ج ٨، ص ٤٠٥؛ السراج القارئ ، ابي محمد جعفر،٢٠١٠: صص ٢٣٥-٢٤٠؛ زرکلي، خيرالدين ، ١٩٩٢: ص ١٢١؛ القمي، الشيخ عباس ،١٣٦٨: ص ٣١٢؛ تاريخ الاسلام .