چکیده:
تاویل یکی از مباحثی است که میان اندیشمندان مسلمان مورد بحث و نظر قرار گرفته است. ممکن است با بررسی دیدگاههای مرتبط با تاویل به نظر برسد دیدگاه ابنتیمیه و علامه طباطبایی در مورد تبیین تاویل یکسان است؛ اما با دقت در این دو دیدگاه تفاوت روشن میشود. در دیدگاه ابنتیمیه تاویل اخبار و انشاءهای قرآن از هم جدا هستند و تاویل اخبار را نفس واقعیت خارجی آنها و تاویل اوامر را تحقق ماموربه میداند؛ اما در دیدگاه علامه طباطبایی اولا همه قرآن دارای تاویل است و مختص متشابهات نیست؛ ثانیا تاویل را از سنخ حقایق میداند نه از سنخ معنا و مفهوم. بین دیدگاه ابنتیمیه و علامه تفاوت اساسی وجود دارد و آن اینکه ابنتیمیه مابازای خارجی آیات را تاویل میداند؛ اما سخن علامه طباطبایی دقیقتر از آن است؛ یعنی تاویل، حقیقت نفسالامری است که فراتر از عالم ماده و واقع خارجی است. تفاوت دیگر در این است که ابنتیمیه علم به تاویل را مطلقا از همه انسانها نفی میکند؛ اما علامه طباطبایی بر اساس آیات معتقد است برخی بندگان خداوند خاص علم به تاویل دارند و نفی مطلق ابنتیمیه را نمیپذیرد.
خلاصه ماشینی:
سؤال هايي مانند اينکه آيا بين گوينـده و مخاطبان همزباني وجود دارد؟ يعني آيـا گوينـده کلمـات و عبـارات را همـان گونـه کـه مخاطبان معنا ميکنند، به کار برده است ؟ آيا الفاظ تنها در معناي وضـعي بـه کـار رفتـه ٦٤ است ؟ براي مثال اگر خداوند و رسولش ص در سخنانشان از کلماتي مانند عرش ، کرسي، لوح ، قلم و کتاب استفاده کرده اند يا در قرآن وقتي با جمله هـايي ماننـد «الـرَّحْمنُ عَلَـي اْلعَرْشِ اسَْتوي» (طه : ٥) و «وَسِعَ کُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْض » (بقره : ٢٥٦) و «َيدُ الَّلهَِ فوْقَ أَْيديِهم » (فتح : ١٠) و مانند آنها مواجه ميشويم ، آنها را چگونه معنا کنـيم کـه بـه معنـاي مورد نظر گوينده برسيم ؟ آيا حقايق فراطبيعي را ميتوان در قالب الفاظي بيان کرد، درحاليکه الفاظ براي رفـع نيازهاي طبيعي و مادي بشر وضع شده است ؟ به عبـارت ديگـر آيـا ايـن زبـان بشـري گنجايش بيان حقايق فراطبيعي و قدسي را دارد؟ بعد از روشـن شـدن ايـن مطلـب ايـن پرسش مطرح ميشود که آيا تمام آيات در مدلولشان محکم و قابـل فهـم انـد يـا اينکـه برخي آيات متشابه اند و مفهومشان به تنهايي قابل فهم نيست ؟ از سوي ديگر بعد از شناخت عبارات قرآن بحث مهم ديگر مطرح ميشـود کـه آيـا قرآن داراي تأويل است ؟ اساساً حقيقت تأويل چيست ؟ آيا تأويل با تفسير يکي است يا متفاوت است و تأويل حقيقت ديگري از قرآن را تبيين ميکند؟ در مرحله بعد آيا تأويل قرآن مختص خداوند متعال است يا براي ديگران هم امکـان دارد وچـه کسـاني امکـان تأويل قرآن را دارند؟ در باب تأويل به طورعمده چند ديدگاه وجود دارد؟ برخي تأويل را بـا تفسـير يکـي ميدانند.