چکیده:
زندگی شهری یکی از نشانه های بارز نفوذ مدرنیته به زندگی جوامع شهری است و تعلق داشتن به جمع و حضور در فضاهای اجتماعی یکی از نیازهای زندگی انسان امروز است.در جوامع گوناگون استفاده از فضاهای عمومی شهر برای افراد جامعه بر حسب متغیرهایی چون سن،جنس،گروه های اجتماعی،اقلیت های قومی و نژادی و ...متفاوت است و این عوامل بر میزان و نحوه حضور در فضاهای عمومی شهر تاثیر گذار هستند.بحران هویت در میان نسل جوان جامعه که آینده ساز آن تلقی می شوند امروزه عمیق تر شده و از جنبه های سطحی و ناپایدار به جنبه های کنشی و ذهنی پایدار رسیده است.جوان امروزی نیازمند آن است که افزون بر سازگار شدن با هنجارهای اجتماعی و غیررسمی جامعه،عادت واره های خویش را گاه حتی در جهتی نه چندان دلخواه دستکاری کند.هدف مقاله حاضر شناخت،بررسی و تحلیل چگونگی شکل گیری و تحول زمینه های اجتماعی و فرهنگی هویت و موقعیت جوانی دختران دانشجو در شهر رفسنجان است.بیدن منظور،با استفاده از روش کیفی و از خلال مصاحبه های فردی و گروهی 50 نفر از دختران دانشجو در رفسنجان متناسب با شاخص های مورد نظر انتخاب شدندو با کمک تکنیک تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج نشان میدهد فشارهای روانی -اجتماعی بر دختران جوان که هم از سوی خانواده و هم قوانین رسمی و غیر رسمی جامعه بر آنها اعمال می شود،اندیشه ها و کنش های دختران را تحت تاثیر قرار داده و هویت جنسیتی آنها را پررنگ تر ساخته است.یافته ها همچنین تضاد موقعیت دوگانه دختران و زنان را در مواجهه با گسست و همسازی میان سنت و مدرنیته موجود در جامعه و در نتیجه اختلال در شکل گیری هویت آنها را نشان می دهد.
خلاصه ماشینی:
هويت و فضاي عمومي در شهر (مطالعة دختران دانشجو در شهرستان رفسنجان ) ناصر فکوهي ١، ياسمن اوحدي 2 (تاريخ دريافت ٩٠/١٠/٢٠، تاريخ پذيرش٩١/٢/١٣) چکيده زندگي شهري يکي از نشانه هاي بارز نفوذ مدرنيته به زندگي جوامع بشري است و تعلق داشتن به جمع و حضور در فضاهاي اجتماعي يکي از نيازهاي زندگي انسان امروز است .
هدف مقالة حاضر شناخت ، بررسي و تحليل چگونگي شکل گيري و تحول زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي هويت و موقعيت جواني دختران دانشجو در شهر رفسنجان است .
مباني نظري در اين پژوهش بررسي انسانشناختي موقعيت جواني و هويت دختران برمبناي حضور در فضاهاي عمومي براساس نظريات «الگوي ارتباطي در حوزة عمومي و حوزة خصوصي » يورگن هابرماس (١٩٦٦) و نظرية «سبک زندگي روزمره» هانري لفبور (١٩٧١) و «تقسيم بندي سرمايه ها» و «ميدان و عادتواره» پير بورديو (١٩٨٤) بنا شده است .
نحوة شکل گيري و شاخص هاي حوزة عمومي هابرماس براي بررسي آنچه به عنوان فضاي عمومي در شهر رفسنجان شناخته مي شود مورد استفاده قرار گرفته است .
انگيزهها و الگوهاي رفتاري دختران در شهر رفسنجان با آنچه بورديو قابليت هاي تعيين - کنندة رفتار افراد و انتخابهاي زنانه عنوان مي کند در اين پژوهش راهگشا بوده است .
احساس بسته بودن نظام فرهنگي و اجتماعي شهر 74 از تغيير سيستم ذهني رخ مي دهد که دختران جوان با ورود به دانشگاه و کسب سرمايه هاي فرهنگي به دست مي آورند: صدف ٢١ ساله ، مجرد، دانشجوي معماري : «اصًلا احساس راحتي نمي کنم و اونم به خاطر محدوديت هاييه که وجود داره، طرز فکر مردم و بسته بودن ديد افراد جامعه نسبت به همه چي .