چکیده:
فرایند دموکراتیزاسیون و تحکیم دموکراسی ترکیه در طول بیش از یک قرن اخیر، با موانع مختلفی مانند دخالت نظامیان،ا پوزیسیونن اکارآمدو منفعل، عملکرد غیردموکراتیک و حامی پرور طریقت های مذهبی- سیاسی، شکاف های قومی و مذهبی، رهبران حکومتی اقتدارگرا، عملکرد ضعیف و گاهی جانبدارانه احزاب سیاسی،سیاست های متناقض بین المللی [فشارهای سیاسی-ملاحظات ایدئولوژیک اتحادیه اروپا و آمریکا]، روح زمانه [قدرت گیری نظام های سیاسی افراطی و حامی دیکتاتوریسم در نظام بین الملل]، تاثیرات اشاعه ای [تحولات منطقه ای] مواجه شده است که هر کدام در تضعیف و ناکامی فرایند دموکراتیزاسیون و تحکیم دموکراسی موثر بودند. پژوهش حاضر بر این مدعاست که موارد مذکور، هرچند در دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه همچنان جزو موانع تاثیرگذار متصل چندلایه ای محسوب می شوند، اما درصد تاثیرگذاری آنها به مراتب کاهش یافته است. در عوض،مانع جدید برهم، با عنوان «ماهیت سیاسی ترکیبی و چندرگه ای-شخصیت اقتدارگرای رهبری -ساختار حزبی متصلب و اولیگارشیک»، ظهور یافته است که می توانآن را به عنوان «تاثیرگذارترین مانع» تعبیر کرد. این مانع جدید، در اصل در ذات و بطن منطبق با روش ها یا مدل های حکومتی ترکیبی با عنوان «دموکراسی هیبریدی» عمل می کند که اساسا خود موانعی برای تحکیم دموکراسی دارند.محتوای پژوهش حاضر به لحاظ روش شناختی مبتنی بر منابع اسنادی (کتابخانه ای)، از حیث روش شناسانه و بر پایه روش توصیفی - تحلیلی و از لحاظ چارچوب نظری طبق مدل حکومتی هیبریدی تنظیم و تولید شده است.
خلاصه ماشینی:
ضد نهادینگی و پاسخگویی افقی، ضد نورمهای سیاسی، قیمومتی مدنی، ماهیت حزبی متصلب و اولیگارشیک، ساختار سیاسی ترکیبی، دستکاری غیردموکراتیک قانون اساسی، محدودیت جامعه مدنی، بهرهمندی از روش پلبیسیتی برای تغییر و تصویب قوانین و موضوعات مهم، استفاده از وضعیت اضطراری و حکمهای حکومتی و فراقانونی از جمله ویژگیهای حکومتداری حزب عدالت و توسعه به ویژه از سالهای 2005 میلادی به بعد است که همه در قالب رژیمهای هیبریدی معنا مییابند.
در پژوهش حاضر،به بررسی مورد اول به عنوان مهمترین مانع تکمیل فرایند دموکراتیزاسیون و تحکیم دموکراسیِ تاریخ دو دهه اخیرترکیه پرداخته شده است: موانع تحکیم دموکراسی در دولت حزب عدالت و توسعه (سالهای 2002 تاکنون) در طول یک قرن اخیر فرایند دموکراتیزاسیون و تحکیم دموکراسی در ترکیه با موانع مختلفی مانند دخالت نظامیان، اپوزیسیون ناکارآمد و منفعل، عملکرد غیردموکراتیک و حامیپرور طریقتهای مذهبی- سیاسی، شکافهای قومی و مذهبی، رهبران حکومتی اقتدارگرا، عملکرد ضعیف و گاهی جانبدارانه احزاب سیاسی، سیاستهای متناقض بینالمللی [فشارهای سیاسی- ملاحظات ایدئولوژیک اتحادیه اروپا و آمریکا]، روح زمانه [قدرتگیری نظامهای سیاسی افراطی و حامی دیکتاتوریسم در نظام بینالملل] و تأثیرات اشاعهای [تحولات منطقهای] مواجه شده است که هر کدام سهمی در به تأخیر افتادن «تحکیم دموکراسی» داشتهاند.
هر چند اردوغان در سال 2004 هنگام سخنرانی در مراسم معرفی فلسفه دموکراسی- محافظهکار حزب عدالت و توسعه، ضمن رد هرگونه «مهندسی اجتماعی» میگوید: «بخش مهمی از جامعه ترک خواهان مفهومی از مدرنیته است که نافی سنت نباشد، جهانگرایی آن طالب و پذیرای محلیگرایی باشد، عقلانیت آن از معنویت زندگی مغفول نماند و «تغییر» در آن از بنیادگرایی فارغ باشد؛ مفهوم دموکراسی محافظهکار به واقع پاسخی به این عطش Taşgetiren Öğün است» (بورا، 2017: 478).