"علی خسیس از میزان پولش اطلاع نداشت و از اینکه مردم متوجه شدهاند که او اینقدر پول دارد، وحشتزده شده است.
علی خسیس پس از تعویض دندانهای زنش به او گفته بود:«هالا خیالم راحت است که دیگر آجیل نمیخوری»!علی خسیس، روزها که به سر کار میرفت، دندانهای زنش ر با خود به در مغازه میبرد و در خانههم، فقط موقع صرف غذا، به زنش اجازه میداد، از این دندانها، استفاده کند و در بقیه مواقع، دندانها در یک محل دربسته که کلید آن را فقط علی خسیس داشت، نگهداری میشد.
تا پس از دوبله به زبان ژاپنی مجددا از تلویزیون ژاپن، پخش شود!همه کاره!ترانههای عامیانه، مثلها، متلها، چیستانها، در عین سادگی، ظرافت، طنز و حتی گاهی حالت کودکانهشان، عمیق، پر معنا و گویا هستند، به این ترانه عامیانه توجه کنید:هم گل مگلونه، هم سفره نونه، هم لنگ حمومه، هم حسنی به سر میپیچه، هم دور کمر میپیچه، هم دخل فروشش هست، هم لحاف دوشش هست!(از کتاب ترانههای ملی ایران."