چکیده:
این پژوهش با هدف مطالعه پیامدهای اجتماعی مشارکت در ورزش؛ مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی انجام گرفته است و دادههای مورد نیاز با به کارگیری مصاحبههای نیمه ساختار یافته، جمع آوری شد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻛﻠﻴﻪ اﻓﺮاد ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﺧﺒﺮه در زﻣﻴﻨﺔ مشارکت اجتماعی در ورزش، شامل: اساتید مدیریت ورزشی (6 نفر)، جامعه شناسی (6 نفر) و افراد خبره در ادارات ورزش و جوانان (5 نفر) بودند. روش انتخاب نمونه به شیوه گلوله برفی بود. روش ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ پژوهشهای پیشین و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﻴﻖ و ﺑﺎز بود. در جهت سنجش اعتبار، انتقال و تایید پذیری، یافتههای ﭘﮋوﻫﺶ را ﺑﺮای ﻣﺸﺎرﻛﺖﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اراﺋﻪ و ﻣﺘﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﻮﺳﻂ آنها ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات آنها اﻋﻤﺎل ﺷﺪ. روش مورد استفاده برای قابلیت اعتماد، روش توافق درون موضوعی بود. میانگین میزان توافق درون موضوعی 75/0 گزارش شد. نرم افزار مورد استفاده مکس کیودا نسخه 10 بود. بر اساس یافتههای حاصل از مصاحبههای نیمه ساختار یافته، مهمترین پیامدهای مشارکت اجتماعی در ورزش شامل مواردی نظیر انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، بعد سلامت، بعد پرورشی و اخلاقی، شور و نشاط، روابط اجتماعی، هویت اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی است. راهبردهای پیشنهادی برخاسته از پژوهش شامل تهیه زیرساختها، جایابی ورزش در فرهنگ عمومی و وضع قوانین مربوط به مشارکت ورزشی است.
This research was conducted with the aim of studying the social consequences of participation in sport, based on the data theory of the foundation. The present study was conducted within the framework of a qualitative approach and the required data were collected using semi-structured interviews. The statistical population of this study was all experts in social participation in sport, including sports management professors (6 students), sociology (6 people) and experts in sports and youth departments (5 people). The sampling method was snowball mode. The data collection method was a study of previous research and a deep and open interview. To assess credibility, transfer, and verifiability, they provided the participants with the findings of the research, and they examined the text of the theory and their views. The method used for reliability was an intra-subject agreement method. The average agreement within the subject was 0.75. The software used by MAXQDA version 10. Based on the findings of semi-structured interviews, the most important outcomes of social participation in sport include social cohesion, social trust, health dimension, educational and ethical dimension, vitality, social relationships, social identity and social harm reduction. Proposed strategies derived from research include the provision of infrastructure, the placement of sports in general culture, and the rules for sports participation.
خلاصه ماشینی:
بشر امروز بیش از هرچیز به کنشهای متقابل پرمایه در شبکههای اجتماعی و ارتباطاتی وسیع نیاز دارد تا بتواند از ساختارشکنی و هنجارشکنی آمیخته با زندگی اجتماعی خود جلوگ Thorpe & Wheaton Sport for All Social Participation Humberstone Taylor & Khan Brown Cote & Hancock Larson, Walker, Rusk & Diaz Lerner روندی معکوس برای آنها تعریف کند (قاسمی و همکاران، 1392).
آثار مثبت دیگر مشارکت اجتماعی در ورزش میتوانند سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد در تمامی دورههای زندگی، ارتقای کیفیت زندگی اقشار مختلف مردم (مظفری، کلاتهآهنی، شجیع و هادوی، 1390)، افزایش امید به زندگی، افزایش نشاط، کاهش هزینههای درمانی و بهداشتی، بالابردن بهرهوری نیروی کار، توسعة همهجانبة جامعه، ایجاد همدلی، تقویت همبستگی و مشارکت اجتماعی و تحکیم روابط و پیوندهای اجتماعی، کمک به فرایند جامعهپذیری افراد (روشندل اربطانی، 1386)، تغییر نگرش و دیدگاهها، بهبود ادراک، بهبود روابط انسانی و اجتماعی، احساس آسودگی و آرامش، تسکین اختلالات روانی و کسب مهارتهای حرکتی، کسب تجارب خلاق و تقویت اعتمادبهنفس و خودباوری (مرتضایی و همکاران، 1395)، روابط اجتماعی مثبت، تقویت بنیة جسمانی و پرورش ابعاد روانی و اجتماعی (سیفپناهی شعبانی، 1393)، احساس خوب بودن و سلامت عمومی (ویل 3 ynski"/>ynski"/>، 2008)، کسب سلامتی و آمادگی جسمانی، لذت و نشاط، انگیزة بهبود روابط شغلی و زندگی، پیشگیری از بیماریها، درمان آنها و تعامل اجتماعی (عزیزی، جلالی و ک Sandford, Duncombe & Armour Reverdito, Humberto, Larissa & alcides William & Brudzynski تعامل و شناخت اجتماعی، نشاط و شادابی، پیشگیری از مفاسد اجتماعی و انحرافهای اخلاقی، گسترش تعاملات اجتماعی و غنیسازی اوقاتفراغت (مرتضایی و همکاران، 1395) باشند.