چکیده:
حوزه «مهدویت پژوهی» به عنوان حوزهای مطالعاتی به منظور استاندارد سازی معرفتی و ساختارمندی دانشی نیاز به موضوع و موضوع شناسی، غایت و غایت شناسی، مسائل و مسائل شناسی، روش و روش شناسی سامان یافته است. از این رو حوزه مذکور نیازمند روش و روش شناسی است. از آن جا که مسائل مهدویت پژوهی از نظر ماهیت شناختی و تبارشناختی دارای گونهگونی و تنوعات خاصی میباشند؛ جهت توجیهات آنها به روشهای مختلف، نظیر روش نقلی، روش عقلی، روش تجربی و روش شهودی نیاز است. نوشتار پیش رو بر اساس رسالت تعریف شده، تنها به طرح روش شناسی عقلی مهدویت پژوهی پرداخته است. این پژوهه ابتدا به تحلیل چیستی روش عقلی و تنوعات آن پرداخته و در ادامه مقولات سه گانه روش، نظیر ماده روش، صورت روش و سالک روش تبیین شده است و در ادامه به بحث روش شناسی عقلی مهدویت پژوهی توجه شده و به گوناگونی آن، نظیر روش عقلی محض (مستقلات عقلی)، روش عقلی تلفیقی (غیر مستقلات عقلی) مثل روش عقلی ـ نقلی و عقلی ـ تاریخی و عقلی ـ شهودی، به تحلیل مصداقی پرداخته و چگونگی کاربست آنها را در حوزه مهدویت پژوهی به بحث گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، اصل مهدویت که به عنوان گرایشی وجدانی و عمومی مطرح است، با فطرت و امور فطری توجیه میشود و نیز به دلیل کلیت و ضرورت مهدویت در عالم هستی، عقل و قواعد عقلی عهده دار اثبات آن هستند.
بی شک اگر حوزه مهدویت پژوهی و مسائل آن با این تفاوتهای ماهیتی، تباری و رویکردی با راه و روش واحدی دنبال شود و با اسلوب و قاعده یکسانی توجیه و تبیین گردد؛ تفاوت ندارد این تک نگرشی که در واقع نگاه افراطی به مهدویت و مسائل آن است با محوریت نقل باشد، یا با محوریت عقل و یا روشهای دیگر.
دلایل و توجیهات اصل مهدویت؛ مسائل مذکور، از جمله مسائلی هستند که با اسلوب و مقدمات عقلی قابل توجیهاند؛ زیرا شاخصههای قواعد عقلی، نظیر «کلیت و فراگیری»، «دوام و خدشه ناپذیری»، «ضرورت و قطعیت» که شاخصههای مقدمات(صغرا و کبرا) قیاس و روشهای عقلی میباشند؛ به نحوی در آنها وجود دارند و بی شک در حوزه مهدویت پژوهی از این نوع مسائل فراوان یافت میشود.
در این نوشتار مواردی به عنوان نمونه نامبرده شدهاند و در ادامه به تبیین و تحلیل دو مورد از آنها خواهیم پرداخت: تحلیل مسئله ضرورت حجت در همه زمانها یکی از مسائل مذکور «وجود حجت در همه زمانها» است که این موضوع اولا، دارای «کلیت و فراگیری» است؛ ثانیا دارای شاخصه «دوام و خدشه ناپذیری» است؛ ثالثا، دارای «ضرورت و حتمیت» خواهد بود؛ زیرا بر اساس دادههای عقلی «عقاب بدون بیان» و بدون اتمام حجت از خداوند حکیم صورت نمیگیرد و بر اساس تدبیر حکیمانه خدا، در همه زمانها باید حجتی برای هدایت مردم باشد تا اتمام حجت صورت پذیرد.