خلاصه ماشینی:
"نظامی با تصویر و تعبیرهایی که از طرز تلقی زن و مرد از یکدیگر و واکنش یکی به امیال و آرزوهای دیگری در این باره به دست میدهد، در واقع یکی از معضلهای زندگانی فکری و احساسی انسان مشرق زمین یا دستکم ایرانی را به میان میآورد، که هنوز پس از هشتصد و اندی سال همچون بختکی سایه خود را بر ذهن و رفتار زن و مرد روزگار ما نیز حفظ کرده است:زن آن نیمهای است که مرد تنها با پیوستن و زندگی با او و در پوشش وی سجیه اجتماعی یافته و انسانیتش به کمال و جمال میرسد.
و همانا توجه نظامی به این امر است، که به هنر او به سبک او و استادی او، برجستگی خاص میبخشد، و ضمنا نشانگر احساس مسئولیتی است، که شاعر در قبال سعادت عاطفی و اجتماعی نسل آدمی داشته است.
یکی از مسائلی، که در سرودههای داستانی نظامی تأکید یافته این است، که انسان تا زمانی که در ارتباط عاطفی و همزیستی با جنس مخالف نیست، احساس کمی دارد و تنها وقتی احساس کمال و خرسندی میکند، که درگیر آن باشد؛شاعر سلامت و پختگی اجتماعی فرد انسانی را در این ارتباط و رفتار انسانی میبیند.
با آنکه زن و مرد در این داستانها به نسبت برابر توصیف شدهاند، اما واقعیت این است، که نظامی به نقش و مقام زن در زندگی اجتماعی توجه خاص کرده است."