چکیده:
مقالهی حاضر به بررسی تاثیر متغیر جنسیت بر نگرش دانشآموزان ترکیزبان شهرستان مرند به زبان فارسی میپردازد. نگرش مجموعهای از باورهاست که زبانآموز نسبت به اعضای جامعه زبانی مقصد و هم چنین در مورد فرهنگ خود داراست. جامعهی آماری در این پژوهش، 400 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه در سال تحصیلی 94-93 در مرند میباشد. روش نمونهگیری در این پژوهش، تصادفی ساده است. در پژوهش حاضر، اطلاعات با استفاده از روش پرسشنامه که از دو قسمت تشکیل شده است، جمعآوری شد. به منظور حصول اطمینان از پایایی پرسشنامه، از میان روشهای رایج برای جمعآوری دادهها، از روش انطباق و اصلاح شیوههای موجود استفاده شد. برای آزمون فرضیهی پژوهش از آمار استنباطی شامل آزمون آماری T مستقل برای دو گروه جنسی دختر و پسر استفاده شد. در مقالهی حاضر مشخص گردید که بین دو گروه جنسیتی در نگرش نسبت به بهکارگیری زبان فارسی تفاوت معنیداری وجود دارد. دانشآموزان دختر در مقایسه با دانشآموزان پسر دارای نگرش مثبتی نسبت به موضوع مطرح شده هستند؛ اما پسران در مقایسه با دختران نگرش مثبتی را دارا نیستند. در زمینهی تاثیر نگرش دو گروه جنسی بر استفاده از زبان فارسی چنین استنباط شد که نگرش مثبت دختران باعث میشود آنها در اغلب موقعیتها از زبان فارسی استفاده کنند؛ در حالیکه دانشآموزان پسر در موقعیتهای مشابه ترجیح میدهند از زبان مادری خود، یعنی ترکی آذری، بهره ببرند
خلاصه ماشینی:
در اين جا اين پرسش پيش ميآيد که وقتي کودکان غيرفارسيزبان از جمله کودکان ترکيزبان تحت آموزش رسمي قرار ميگيرند، در برابر به کارگيري زبان فارسي چه واکنشي از خود نشان ميدهند؟ آيا آن ها به راحتي و بدون هيچ گونه اضطراب و از روي ميل از زبان فارسي در محيط هايي از قبيل کلاس و مدرسه بهره ميبرند؟ اين پژوهش در پي پاسخ دادن به اين سؤال اساسي است که در واقع ، چارچوب نظري اين تحقيق را نيز تشکيل داده است و عبارت است از: - آيا جنسيت دانش آموزان ميتواند در نگرش آن ها نسبت به کاربرد زبان فارسي به عنوان زبان دوم تأثير داشته باشد؟ سؤال حاضر اين فرضيه را نيز به دنبال داشت که : - جنسيت افراد ميتواند بر نوع نگرش دانش آموزان نسبت به کاربرد زبان فارسي به عنوان زبان دوم تأثير داشته باشد.
پيشينه ي پژوهش بشيرنژاد (١٣٩٧) در پايان نامه ي خود تحت عنوان «بررسي کاربرد زبان فارسي و مازندراني در ميان دانش آموزان و معلمان دوره ي متوسطه شهرستان آمل » به بررسي کاربرد زبان مازندراني در کنار زبان فارسي در حوزه هاي مختلف و تأثير عوامل اجتماعي در اين کاربردها و برخي نگرش هاي موجود نسبت به دو زبان در بخشي از جامعه ي زباني مازندراني در آمل ميپردازد.
در آزمون اين فرضيه ، نمرات دو گروه جنسي دختر و پسر در سه عامل احساس ، شناخت و رفتار (انتخاب از ميان دو زبان ترکي و فارسي) عناصر تشکيل دهنده ي نگرش ، مورد مقايسه و آزمون قرار ميگيرد.
(به تصویر صفحه رجوع شود) همان طور که در جدول شماره ي ١١ ملاحظه ميشود، پاسخ دختران نسبت به سؤال (با خويشاوندانم در تهران که زبان ترکي را نيز بلد هستند، فارسي صحبت ميکنم ) با پاسخ پسران تقريبا يکسان است .