چکیده:
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، بعنوان همسایه مجازی جمهوری اسلامی ایران در جدیدترین مفهوم نوین استراتژیک خود با تفسیر سیاسی و جهانی تر از ماموریت هایش، تلاش نموده است مشروعیت حضور فراجغرافیایی خود در اقسا نقاط جهان را تامین نماید. از سویی دیگر، جمهوری اسلامی و اسلامِ سیاسی رشد یافته از درون آن توانسته است پس از طی دوران استقرار و ثبات به حضور فعال تر منطقهای و بینالمللی بپردازد و لذا به دلیل تفاوتهای ماهوی در معیارهای روشی و اندیشه ای، به عنوان رقیب ایدئولوژیک، توسط ناتو شناسایی گردیده است. بر این اساس، نویسندگان تلاش دارند به این پرسش پاسخ دهند که راهبرد ناتوی سیاسی و جهانی تر شده، در برابر جمهوری اسلامی چیست؟ فرضیه اصلی مقاله عبارت است از این که «به نظر می رسد سازمان پیمان آتلانتیک شمالی تلاش دارد با استفاده از راهبرد «امنیتیسازی»، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بحران منطقهای و جهانی معرفی و در نتیجه در انزوای ژئوپلیتیکی قرار دهد». یافته های مقاله حاضر نشان داد، بررسی روند فعالیت ها و حرکت های ناتو در سالهای اخیر و گسترش همکاریهای نظامی و تسهیم اطلاعاتی و امنیتی با همسایگان جمهوری اسلامی ایران در این راستا قابل تحلیل است.
The North Atlantic Treaty Organization (NATO), the virtual neighbor of Islamic Republic of Iran, is cooperating with all our land and water borders. This organization, in its newest strategic notion, made efforts through a more political and global interpretation of its missions to provide the ultra-geographical legitimacy throughout the world. On the other hand, Islamic Republic of Iran and its resultant political Islam achieved more dynamic regional and international attendance following stability periods; thus, due to substantial differences of standards and thought criteria, it is identified as NATO’s ideological rival. In this regard, this paper studies the relationship of the third generation of the North Atlantic Treaty Organization with Islamic Republic of Iran and raises the main question of what is the strategy of more political and global NATO versus Iran. Research main hypothesis, regarding content analysis and library method, is “the North Atlantic Treaty Organization tries to introduce Iran as a regional and global crisis by “securitization” strategy and geopolitically isolates Islamic Republic of Iran”. The findings demonstrate that NATO’s activities in recent years and developed military cooperation, information and security sharing with Iran’s neighbors can be analyzed; therefore, it is necessary that the authorities, mainly considering NATO’s activities across borders, identify and operationalize the strategy versus the North Atlantic Treaty Organization.
خلاصه ماشینی:
تلاش هاي پي در پي و نشست هاي مداوم در نهايت منجر گرديد تا در نشست ليسبون سال ٢٠١٠ ميلادي در ليسبون پرتغال ، سازمان پيمان آتلانتيک جهاني از سياسي و جهاني ترين سند نوين استراتژيک خود رونمايي نمايد؛ سندي که بيش از پيش به دنبال تثبيت هژموني ايدئولوژي بنيادي ناتو يعني ارزش هاي ليبرال دموکراسي و اصول بازار آزاد و حذف ساير رقباي ايدئولوژيک بود؛ رقيبان ايدئولوژيکي که جمهوري اسلامي ايران و اسلام سياسي رشد يافته از درون آن نيز پس از گذشت دوران استقرار و ثبات هم اکنون با افزايش فعاليت هاي فراجغرافيايي ، يکي از آنها براي سازمان پيمان آتلانتيک شمالي به شمار مي آيد.
٥٤ ◊ پيرامون ضرورت و اهميت موضوع مذکور گفتني است با گذشت نزديک به چهار دهه از انقلاب اسلامي ايران و در سال هاي پيش رو که ساختار هندسه قدرت جهاني در حال تغيير و افول قدرت هاي قرن بيستم به رهبري غرب است و با توجه به اين که ناتو، به عنوان بازوي نظامي ساختار سياسي حاکم بر نظام بين الملل تلاش گسترده و برنامه ريزي شده اي براي حراست از ارزش هاي ليبرال دموکراسي غرب با بهره بردن از ظرفيت هاي جديد تسهيم اطلاعاتي ، امنيتي ، نظامي ، سياسي و اقتصادي با سبسياري از کشورهاي جهان را در حال انجام دارد، شناخت رويکردهاي نوين و به روز شده اين سازمان در برابر گسترش موج رجوع مسلمانان به اسلام اصيل تحت تاثير انقلاب اسلامي ايران امري حياتي و از ضروريات مطالعات در حوزه الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به شمار مي رود.