چکیده:
در قرن هفتم، تشیع امامی تحت تأثیر عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همچون فعالیّتهای علمای شیعی، تصوف و جنبش اجتماعی فتوّت، آشفتگیهای سیاسی و تسامح مذهبی مغولان، گسترش یافت. در میان عوامل گوناگون، نقش وزیران شیعیمذهب دربار خلافت عباسی نیز در خور توجه است. در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، پس از مروری گذرا بر احوال وزرای شیعی در سده هفتم هجری، نقش ایشان در این زمینه بررسی میشود. بنابر یافتههای این پژوهش، در این دوره، خلیفۀ عباسی الناصرالدینالله (حک: 575ـ622ق)، با طرح و پیگیری وحدت مذهبی، از شیعیان برای تصدّی منصب وزارت بهره گرفت. وزیران شیعی نیز با استفاده از فرصت و از طُرُق مختلف همچون سپردن مناصب اداری، عمران مشاهد متبرّکه و سرانجام تولیّت مدرسۀ مستنصریه در بغداد، به شیعیان، در رشد فرهنگی و اجتماعی شیعیان و تحکیم و ترویج شعائر و باورهای شیعی در قلمرو خلافت، نقش بارزی ایفا کردند.
During the seventh century, due to various political, social, and cultural factors such as the activities of Shi'ite scholars, the Sufis and the social movement of Futuwa, political turmoil, and Mongol religious tolerance the Imami Shi'ism expanded. The function of the Shi'a ministers in the court of the Abbasid caliphate is one of these factors. By a descriptive-analytical method, this article seeks to give a brief overview of the life and career of Shia ministers in the 7th century AH, and examine their role in expansion of Shi’ism. The findings of this study show that during this period, the Abbasid caliph al-Naser le-Din al-Allah (r. 575-622 AH), for religious unity, appointed some of the Shi'ites to the ministry. Using the opportunity, Shi'ite ministers also played a prominent role on the strengthening the cultural and social development of Shi'ites and promoting their beliefs in the caliphate territory through various manners such as assigning office positions to their co-religions, reconstruction of the tombs of the Imams and, trusteeship of Mustansaria School.
خلاصه ماشینی:
این مقاله درصدد پاسخ به این پرسـش اسـت کـه چگـونگی عملکرد و نقش وزیران شیعی خلافت عباسی در گسترش تشیع چگونه بوده است ؟ در محدودٔە موضوع مقاله حاضر آثار متعددی نوشته شده که مـی تـوان آنهـا را در دو موضوع کلی دسته بندی کرد: نخست آثاری که ضمن بررسی پیرامون سـاختار قـدرت در دربار خلافت و سلطنت ، بر زمینه ها و چگونگی فعالیت شیعیان در مناصب حکومتی ایـن دربارها تمرکز کرده اند و دسته دیگر، آثاری است که به پژوهش درباره عوامل و چگونگی رشد و توسعه تشیع در قرن هفتم هجری اختصاص یافته اند.
این وضعیت تا دوره خلافت الناصرلدین لله (حک : ٥٧٥ـ٦٢٢ق ) ادامه یافت ، ولی الناصر وزارت تفویضی را احیاء کرد؛ چنانکه در عهد وی، وزیران، ضمن مقابله با جاه طلبی های سـپاهیان بـه عنـوان عوامـل اختلال در ساختار اداری (ابن اثیر، ٢٥٦/١٢ـ٢٥٨، ٢٧٦ـ٢٧٧)، فرماندهی عملیات نظامی برای توسعۀ ارضی قلمرو خلافت را شخصا عهده دار بودند (ابن اثیر، ١٠٨/١٢ـ١٠٩، ١١١؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ٧٣/٤١).
وزیران شیعی؛ زندگی و شخصیت شش قرن حاکمیت اهل سنت ، شیعیان را از تصدی مناصب اداری و حکـومتی در دربـار خلفاء محروم ساخته بود، اما وحدت گرایی مذهبی الناصرلدین لله ، زمینه را بـرای حضـور شیعیان در وزارت خلفای عباسی فراهم سـاخت و ایـن رونـد بـا وزارت چنـد شخصـیت شیعی تا سقوط خلافت تداوم داشت .