چکیده:
در شرایط پیچیده و متلاطمی که بانکها با آن مواجه هستند، وجود یک سیستم کنترل راهبردی اثربخش که بتواند به خوبی از پس مشکلاتی همچون، سوء مدیریت، عدم توانایی در نظارت بر شبکه بانکی و عدم ثبات محیط اقتصاد کلان بربیاید، الزامی است. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن واکاوی مدلهای الگوی کنترل راهبردی موجود در صنعت بانکداری ایران و جهان، با ارائه الگویی متناسب با شرایط محیطی حال حاضر و با استفاده از روش آمیخته اکتشافی با اتکا بر فلسفه ساختگرایی اجتماعی و رویکرد نظریه داده بنیاد به دنبال تبیین مدل کنترل راهبردی در صنعت بانکداری ایران باشد. در این ارتباط در بخش کیفی با استفاده از نمونهگیری نظری و مصاحبه میدانی نیمه ساختاریافته با 16 تن از مدیران، سرپرستان و کارکنان دانشی چهار بانک فعال در سطح کشور و به وسیله نرمافزار MAXQDA نتایج استخراج گردید. مقولههای استخراج شده الگوی کنترل استراتژیک در مرحله اول شامل، کنترل محتوای راهبرد، کنترل اجرای راهبرد، کنترل سیاسی، کنترل بینشی، کنترل مسئولانه، کنترل مراقبت راهبردی، کنترل آگاهیهای ویژه و کنترل قابلیتهای راهبردی است. همچنین در بخش کمی به منظور برازش مدل مذکور جامعه آماری شامل 61 نفر از متخصصان و کارشناسان حوزه کنترل راهبردی به صورت قضاوتی هدفمند با تکنیک گلوله برفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دادهها در بخش کمی از طریق اجرای پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه آماری استخراج و با استفاده از نرمافزار Smart-PLS تجزیه و تحلیل گردید.
In the complex and turbulent conditions that banks are facing, an effective strategic control system that is capable of dealing with problems such as mismanagement, inability to monitor the banking network and instability of the macroeconomic environment is essential. This study has attempted to analyze the models of strategic control model in the banking industry of Iran appropriate to environmental conditions in order to elaborate a strategic control, using a heuristic approach based on the philosophy of social constructionism and the grounded theory approach. In this regard, in the qualitative sector, the results were extracted by MAXQDA software using semi-structured field interviews and interviews with 16 managers, supervisors and experts of four banks operating nationwide. The extracted categories of strategic control patterns in the first stage include strategy content control, strategy implementation control, political control, insight control, responsibly control, surveillance control, special control and strategic capabilities control. Also, in order to verify the fitness of the model, a statistical population of 61 experts and experts in the field of strategic control was selected as a targeted trial using snowball technique as a statistical sample. Data were analyzed by a researcher-made questionnaire on the statistical sample and analyzed using Smart-PLS software.
خلاصه ماشینی:
در واقع بخش عمده اي از فعالان در صنايع مختلف به ويژه صنعت بانکداري به فرموله سازي برنامه هاي راهبردي و بلندمدت براي سازمان هاي خود پرداخته اند، برنامه هايي که صرف نظر از ظواهر دهان پرکن و پر طمطراق نتوانسته اند به طور اثربخش و کارآمدي بر نحوه کنترل چشم اندازها، سياست ها، برنامه هاي عملياتي و کاربردي تمرکز نمايند و با فراهم کردن يک نظام مناسب کنترل استراتژيک که به زعم لورانژ٣ (١٩٨٦) بتواند به هدف اوليه اش يعني تسهيل در امر يادگيري سازماني است به انطباق و سازگاري اثربخش با محيط دست يابند( ١٩٨٦٣١.
اکثر الگوهاي کنترلي در حوزه هاي بانکداري به ويژه در کشورمان از الگوهاي کارت امتيازي متوازن و کنترل برنامه ريزي استراتژيک استفاده مي نمايند که عليرغم فراگير بودن آن ها به ويژه در ارتباط با مدل BSC و محبوبيت آن در ميان کساني که مسئوليت طراحي و اجراي کنترل راهبردي را بر عهده دارند، داراي نواقصي است که پيش از اين پژوهشگران به آن اذعان داشته اند، از جمله نداشتن ديد کلي و در نظر نگرفتن همه جنبه هاي انساني و فرهنگي .
در نهايت در اين الگو سعي شده است تا 3 Lorange از منظر کنشگراني که در بطن فعاليت هاي راهبردي و کنترلي بانک ها قرار دارند مؤلفه هاي کنترلي لازم را چه به جانب اينکه اين نوع کنترل ها از پيش به صورت الگوهاي نا خودآگاه وجود داشته اند و يا اين که نوعي خلأ از وجود چنين الگوهاي کنترلي احساس مي شده ، الگويي همه جانبه و با در نظر گرفتن شرايط زمينه اي و فرهنگي خاص ارائه گردد.