چکیده:
زمینه و هدف: ایجاد شرایطی که در آن مهارتهای فرماندهان مستعد شناسایی و در حوزههای مناسب استفاده شود. هدف اصلی پژوهش تبیین الگوی ارتقای مدیریت استعداد فرماندهان صف دانشگاه علوم انتظامی امین بوده است.
روش: از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر روش جمعآوری دادهها کیفی بود. جامعۀ آماری شامل کلیه خبرگان دانشگاه علوم انتظامی امین بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انجام گردید ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که از تکنیک فن دلفی و بارش فکری نیز استفاده شد. روش تجزیهوتحلیل با استفاده از کدگذاری بود و همچنین از نرمافزار MAXQDA استفاده گردید.
یافتهها: الگوی بهدستآمده شامل پنج بعد، سیزده مؤلفه و 87 شاخص بود که اولاً دارای پنج بعد مشخص بود ثانیاً شش مؤلفه جدید برای آن استخراج شد که برخی از آنها مانند بعد تعالی و سه مؤلفه جانشین پروری، وفاداری سازمانی، تجربه مدیریتی/ سازمانی آن در الگوهای مشابه دیده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده به مسئولین پیشنهاد میگردد که از ابعاد جانشین پروری، وفاداری سازمانی و تجربه مدیریتی در مدیریت استعداد فرماندهان استفاده گردد.
خلاصه ماشینی:
تبيين الگوي ارتقاي مديريت استعداد در دانشگاه علوم انتظامي امين سارا اکبري ١، عباس خورشيدي ٢، بتول فقيه آرام ٣، اکبر سليمي ٤، نادر برزگر 5 تاريخ دريافت :٩٩/٠١/١٢ تاريخ پذيرش :٩٩/٠٢/١٤ چکيده زمينه و هدف : ايجاد شرايطي که در آن مهارت هاي فرماندهان مستعد شناسايي و در حـوزه هـاي مناسب استفاده شود.
تأکيـد گرديـده ليکن در خصوص طراحي الگوي مديريت استعداد در جامعه هدف اين مقالـه پژوهشـي جامع صورت نگرفته است که قابليـت انجـام دارد و محقـق درصـدد بـود بـا اسـتفاده از مدل ها و الگوهاي جهـاني مـديريت اسـتعداد و نظـرات خبرگـان و کارشناسـان نيـروي انتظامي جمهـوري اسـلامي ايـران نسـبت بـه طراحـي الگـوي مـديريت اسـتعداد جهـت فرماندهان دانشگاه علوم انتظامي امين اقدام نموده تا با شناسايي و دستيابي بـه ايـن الگـو بتـوان انسـجام لازم را در مجموعـه اقـدامات و برنامـه هـاي مـديريت اسـتعداد در انجـام مأموريت ذاتي ناجا که اولين قدم در تربيت نيرويي توانمند، خلاق و متعهـد اسـت را بـه وجود آورد.
جدول ٣- همبستگي بين ابعاد شناساييشده مديريت استعداد (رجوع شود به تصویر صفحه) به طورکلي نتايج حاصل از کدگذاري نشان داد که از دسـته بنـدي ٨٧ شـاخص (گويـه ) موجود، ١٣ مؤلفه و از تحليل آن ها نيز پنج بعد قابل شناسايي اسـت کـه ايـن مؤلفـه هـا و ابعاد بر اساس ادبيات ، پيشينه و نظريه هاي موجود نام گذاري شده اند.