چکیده:
وظیفۀ اصلی بررسیهای بینامتنی کشف لایههای آشکار و پنهانی است که در شکلگیری یک اثر ادبی تأثیر داشتهاند و شاعر یا ادیب در غنیساختن اثر خود از آنها سود جسته است. منظومۀ حماسی و بلند «کربلاء» سروده شاعر معاصر لبنانی «سعید العسیلی» از جمله حماسههای مهم و درخور توجه ادبیات معاصر عربی به شمار میرود. عسیلی در سرایش این منظومه که بالغ بر 6000 بیت میباشد از آبشخورهای متنوع فکری، ادبی و تاریخی بهره برده است. مقاله حاضر میکوشد به روش توصیفی-تحلیلی و از طریق بررسی بینامتنی مهمترین عناصری که در ساختار یا مفاهیم شعری این منظومه مؤثر بوده را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد؛ در یک نگاه کلی میتوان گفت این منظومه حماسی با قرآن، نهج البلاغه، اشعار شاعران کلاسیک و معاصر عربی و امثال و حکم مشهور، روابط بینامتنی دارد و این روابط در هر سه صورت «اجترار»، «امتصاص» و «حوار» جلوهگر شده است که نشان از گسترۀ معلومات ادبی شاعر و مهارت شعری وی دارد.
Intertextuality aims to find the hidden layers of a literary text. The poem Karbala by the Lebanese poet, Saeed Al-Osaili is an important epic of contemporary Arabic poetry. In this 6000-line poem, he has been influenced by different intellectual, literary and historical sources. The present paper uses a descriptive-analytical approach according to an intertextual analysis. This poem establishes intertextual connections with the Quran, NAhjolbalaghah, classical and contemporary Arabic poetry and famous proverbs. The three types of connections are particular negation, universal negation and parallelism.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ حاضر ميکوشد بـه روش توصـيفي-تحليلـي و از طريـق بررسي بينامتني مهم ترين عناصري را که در ساختار يا مفاهيم شعري ايـن منظومـه مـؤثر بـوده ، مـورد بررسي و تحليل قرار دهد؛ در يک نگاه کلي ميتوان گفت اين منظومه حماسي با قرآن ، نهـج البلاغـه ، اشعار شاعران کلاسيک و معاصر عربي و امثال و حکم مشهور، روابط بينامتني دارد و اين روابط در هـر سه صورت «اجترار»، «امتصاص » و «حوار» جلوه گر شده است که نشان از گسترة معلومات ادبي شاعر و مهارت شعري وي دارد.
» متن هاي غايب : «يسقون من رحيق مختوم » (مطففين /٢٥)؛ «از باده اي مهرشده نوشـانيده شـوند» «و کان سعيکم مشکورا» (انسان /٢٢)؛ «و کوشش شما مقبول افتاده است » ملاحظه ميشود در اين جا عسيلي از دو آيه قرآن بهره برده است ؛ يعني دو آيه از دو سورة مختلف را باهم ترکيب نموده تا بتواند غرض و مفهوم خود را بيان نمايد و اين نمونه نسبت به موارد قبلي صبغۀ ادبي و هنري بيش تر دارد و در دايرة نفي متوازي يا «امتصاص » قرار ميگيرد.
» متن غايب آن چه اين نوع وام گيري را از ديگر نمونه ها متمايز ميکند نخست استفاده از الفاظ قـرآن در غيـر معاني آن ها است و ديگري ترکيب ماهرانۀ دو آيه از دو سورة متفاوت براي بيان مقصود خـود اسـت ؛ زيرا مصراع دوم هم زمان ذهن را به آيۀ ٤٠ سورة نمل : «قبل أن يرتد إليک طرفک »؛ «پـيش از آن کـه 130 چشم خود را بر هم زني» و آيۀ ٤ سورة ملک «ينقلب إليک البصر خاسئا و هو حسيرٌ»؛ «نگاهت زبـون و درمانده به سويت بازگردد» ميبرد.