چکیده:
حقوق هستهای در اسناد بینالمللی حاکم بر مسئولیت مدنی ناشی از حوادث هستهای، همچون کنوانسیون 1960 پاریس و 1963 وین، غالباً بهرهبردار تأسیسات هستهای را به صرف اثبات اینکه چنین خسارتی به سبب واقعۀ هستهای مذکور بوده، مسئول حوادث و خسارات ناشی از این مواد میداند؛ اعم از این که خسارات ناشی از حادثۀ هستهای در تأسیسات خود یا در جریان حمل مواد هستهای رخ داده باشد. با توجه به این که مسئولیت مدنی ناشی از حوادث هستهای، از نوع مسئولیت محض بوده و برای تحقق این نوع مسئولیت، رابطۀ سببیت لازم است؛ بنابراین عواملی مانند قوۀ قاهره، تقصیر زیاندیده یا عامل زیان و فعل شخص ثالث که باعث قطع رابطۀ سببیت میشوند، ممکن است رافع مسئولیت مدنی شوند. پرسشی که با بررسی این اسناد مطرح میشود این است که آیا با وجود پذیرش اصل مسئولیت انحصاری در حوادث هستهای، امکان شناسایی موارد معافیت یا عدم مسئولیت بهرهبردار وجود دارد یا خیر؟ مسئولیت بهرهبردار از دو قاعدۀ مهم مسئولیت بدون تقصیر و مسئولیت انحصاری او پیروی میکند. این دو قاعده با استثنائاتی روبهروست. نتیجۀ مقالۀ پیش رو نشان میدهد که با وجود پذیرش مسئولیت محض و انحصاری بهرهبردار برای جبران خسارت هستهای، کنوانسیونهای مذکور مواردی را به عنوان استثنائات مسئولیت بهرهبردار شناسایی کردهاند. بررسی استثنائات، شامل «موارد عدم مسئولیت بهرهبردار»، «موارد معافیت بهرهبردار از مسئولیت» و «موارد حق رجوع بهرهبردار به ثالث»، موضوع مقالۀ حاضر است.
Nuclear law in international documents such as the 1960 Paris Convention and the 1963 Vienna often the operator of a nuclear installation shall be liable for nuclear damage.Whether the damage caused by a nuclear incident occurred in his nuclear installation or during the transport of nuclear material. Civil liability arising from nuclear incidents is of strict liability, and for this kind of responsibility, a causal relationship is needed. Therefore, factors that cause a relationship to be disrupted, such as force Major, gross negligence of the person, and third-party action can relieve the operator from his obligation or civil liability. The question raised by these documents is whether, despite the acceptance of the principle of exclusive liability in nuclear incidents, it is possible to identify exemptions of the operator. The responsibility of the operator follows two important principles: non-fault liability and his exclusive liability. There are exceptions to these two rules. result of the article concludes that despite accepting the exclusive liability of operator, these conventions have identified cases as exceptions to operator liability. Exceptions include "cases of non- responsibility","cases of exemption or exonerations factors " and "cases of right of recourse operator" in the present article.
خلاصه ماشینی:
مسئوليت تمامي حوادث ناشي از فعاليت هاي هسته اي ، چه در تأسيسات بهره بردار و چه در هنگام حمل مواد هسته اي به تأسيسات (١١٣ :٢٠٠٣,Stoiber, et al) و برعکس ، منحصراً برعهدٔە بهره بردار است (مشهدي و شاه حسيني ، ١٣٩٦: ٣٥٠؛ قاسمي و سالاريان ، ١٣٩٠) و او جز در موارد خاص ، امکان رجوع به مسئول واقعي را ندارد (٣ :٢٠٠٦ ,Schwartz ؛٥١ :١٩٩٤ ,Sean؛ بند ١ مادٔە ٦ کنوانسيون پاريس و بند ٥ مادٔە ٢ کنوانسيون وين ).
force Major عدم مسئوليت شامل هر دو خسارت مالي و جاني است ؛ ثانياً، اين موارد فقط شامل حال بهره بردار تأسيسات هسته اي خواهد بود و شخص مسئول ، مانند دولت يا متصدي حمل را دربر نمي گيرد و براي عدم مسئوليت اين اشخاص بايد کنوانسيون هاي بين المللي يا قوانين داخلي مربوطه را بررسي کرد.
در توجيه حذف چنين عامل معافيتي ، چنين استدلال مي شود که : اولاً، دليل اين امر مي تواند اصل مسئوليت مطلق بهره بردار مطابق بند ١ مادٔە ٤ کنوانسيون وين باشد که موارد مذکور نمي تواند از موارد عدم مسئوليت باشد؛ زيرا چنين حوادثي به محروميت قربانيان از جبران خسارات واردشده به آنان مي انجامد؛ ثانياً، تأسيسات هسته اي بايد چنان مقاوم ساخته شود و قابليت مقاوم ماندن داشته باشد که بتواند در مقابل حوادث بزرگ و استثنايي طبيعي نيز مقاومت کند ( Expose des" ٥٢-٥١ :٢٠٠٤,IAEA ,'Explanatory Tex'''& ٤٨ :١٩٨٢,OECD,Motifs").