چکیده:
زلزله پدیده و بحرانی طبیعی است که علاوهبر تهدیدهای جانی و مالی در مناطق مسکونی، همواره آسیبهای اجتماعی و روانیای در پی دارد که بیتوجهی به آن در درازمدت مشکلات و بحرانهای زلزلهزدگان را عمیقتر و تهدیدآمیزتر میکند. توجه به پیامدهای اجتماعی و روانی، بهمثابة ضرورت راهبردی و مدیریتی، موضوعی حیاتی در جهت ممانعت از آسیبهایی است که غفلت از آنها صدمة جبرانناپذیری در نواحی زلزلهزده و حتی در خارج از این مناطق به بار خواهد آورد. آسیبهایی چون شوک، ترس شدید، خشم، درماندگی، کرختی، خاطرات آزاردهنده، کاهش تمرکز، فاجعهسازی درد و... از جمله مواردیاند که بعد از رویدادهای فاجعهآمیز و بهویژه زلزله، محیط فردی و اجتماعی بازماندگان را تهدید میکند. در این پژوهش، با بررسی وضعیت اجتماعی-روانی بعد از زلزلة سرپلذهاب در پاییز 1396، این آسیبها مطالعه شده است. مطابق یافتههای پژوهش، که از طریق مصاحبههای عمیق و با روش کیفی بهدست آمده است، استرس و ترس شدید (فوبیا)، شبهراسی، سقفهراسی، خشونت (بهمنزلة آسیب روانی) و بیاعتمادی، رنج اجتماعی زنان، رایگانخواهی و مظلوم نمایی، و سرقت (بهمنزلة آسیب اجتماعی)، که ناشی از موقعیت پسازلزله هستند، بهشدت رشد کرده است.
The earthquake as a natural phenomenon and disaster, beside physical and financial threats, bring about social and psychological harms which in long-term may cause deep consequences. Considering social and psychological consequences as a strategic and managerial plan is essential in preventing the future harms and damages. Traumas such as shock, severe fear, anger, helplessness, numbness, annoying memories, loss of concentration, are among those that threaten survivors after catastrophic events, especially earthquakes. The study tries to investigate the social and psychological status of people after Sar Pole Zahab earthquake in autumn 2016. Based on research findings through in-depth interviews with qualitative method, stress and severe phobia, claustrophobia, nyctophobia, violence (as psychological traumas) and mistrust, women's social suffering, Begging and robbery (as social Injuries) has increased dramatically.
خلاصه ماشینی:
مطابق یافته های پژوهش ، که از طریـق مصـاحبه هـای عمیـق و بـا روش کیفـی به دست آمده است ، استرس و ترس شدید (فوبیا)، شب هراسی، سقف هراسـی، خشـونت (به منزلۀ آسیب روانی) و بیاعتمادی، رنج اجتماعی زنان ، رایگان خواهی و مظلوم نمایی، و سرقت (به منزلۀ آسیب اجتماعی)، که ناشی از موقعیت پسـازلزله هسـتند، بـه شـدت رشد کرده است .
این تلاش ها مبین ایـن واقعیت بود که پیامدهای فجایعی چون زلزله در سطوح کـلان و خـرد بـه شـدت دسـتگاه هـای مدیریتی و نظارتی را با مشکل روبه رو کرده و همـین خـود سـبب تـوافقی ملـی و درعـین حـال جهانی برای کاهش پیامدها و مصائب ناشی از حوادث طبیعی شده است .
در این پژوهش ، مسائلی همانند فشار روانی و ترس شـدید، شب هراسی، سقف هراسی، خشونت (به مثابۀ آسیب روانی) و بـیاعتمـادی، رنـج اجتمـاعی زنـان ، رایگان خواهی و مظلوم نمایی، سرقت (به منزلۀ آسیب اجتماعی) تحت مطالعه قرار گرفتـه اسـت که به ویژه بعد از زلزله و از روزهای آغازین بعد از حادثه ، یعنی بعد از بیست ویکم آبان ١٣٩٦، تا زمان اسکان حادثه دیدگان در کانکس ها و خانه های نوسازیشده ، یعنی شش مـاه بعـد از حادثـه (خرداد ١٣٩٧)، گریبان گیر زلزله زدگان بوده است .
انجام گرفته است ، آسیب های روانی-اجتماعی ناشی از زلزله در این مناطق بسیار شدید بوده ، بـه طـوری کـه سبب مسائل و مصائب بسیار پیچیده و حتی نوظهوری در این منـاطق شـده اسـت .