چکیده:
این پژوهش به تجزیهوتحلیل نظری این موضوع میپردازد که بنگاههای دانشبنیان باتوجهبه ظرفیت جذب دانشی که دارند و نقش ویژهای که ظرفیت جذب در ایجاد مزیت رقابتی و به طبع آن در انتخاب استراتریهای نوآوری و دستیابی به موفقیت کارآفرینانه دارد، چه استراتژیهای نوآوری را بهکار میگیرند که بیشترین تأثیر را بر موفقیت کارآفرینانه آنها داشته است. جامعه آماری این پژوهش شرکتهای مستقر در مرکز تحقیقاتی اصفهان هستند که با استفاده از نمونهگیری ساده تصادفی 196 شرکت انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. برای تحلیل دادهها و بررسی فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد از بین استراتژیهای نوآوری، بهکارگیری استراتژیهای تهاجمی بیشترین تأثیر را بر موفقیت کارآفرینانه شرکتهای دانشبنیان داشته است، همچنین مشخص شد که ظرفیت جذب دانش توانسته بهعنوان میانجی در این رابطه نقشآفرینی کند. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر 7/46 درصدی استراتژی نوآوری بر ظرفیت جذب دانش و همچنین تأثیر 7/51 درصدی ظرفیت جذب دانش بر موفقیت کارآفرینانه بنگاههای دانشبنیان میباشد.
This study analyzed the theoretical innovation strategies and their impact on the success of knowledge-based entrepreneurial businesses brokered's absorption capacity. In fact, this article explores how knowledge-based firms use their innovation strategies, which have the greatest impact on their entrepreneurial success, according to their absorption capacity. The study population-based research centers of companies are using simple random sampling of 196 companies were selected were distributed among them. For data analysis and hypothesis of structural equation modeling using partial least squares software Smart PLS 2 was used. The results of this study, the impact of innovation strategy based on 46.7% 51.7% absorption capacity, as well as the impact on the absorption capacity of entrepreneurial success is knowledge-based firms.so on in my paper.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان داد از بین استراتژی های نوآوری ، به کارگیری استراتژی های تهاجمی بیشترین تأثیر را بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان داشته است ، همچنین مشخص شد که ظرفیت جذب دانش توانسته به عنوان میانجی در این رابطه نقش آفرینی کند.
از آنجایی که نوآوری به عنوان یک فرایند حل مشکل شناخته میشود و حل مشکل یک فرایند یادگیری است که با یکپارچه کردن انواع دانش با یکدیگر، یک پایگاه دانش ایجاد میکند، ازاین رو زمانی که دانش در سازمان جریان پیدا میکند و یا سازمان از دانش موجود و یا دانش کسب شده خارجی برای توسعه ایده های جدید استفاده میکند، بهره وری افزایش پیدا 2 خواهد کرد [٣] و این امر به وسیله ظرفیت جذب که باعث درک و تطبیق دانش جدید و همچنین استفاده نهایی از آنها در سازمان میشود، تحقق پیدا میکند [٤].
باتوجه به مطالب گفته شده به وضوح مشخص است که باتوجه اهمیت مزیت رقابتی در ایجاد نوآوری و کسب موفقیت کارآفرینانه در بنگاه های دانش بنیان ظرفیت جذب میتواند به عنوان عاملی تأثیرگذاری و فصل مشترک بین این دو مفهوم در نظر گرفته شود.
٥- نتیجه گیری پژوهش حاضر به تجزیه و تحلیل نظری استراتژی های نوآوری و تأثیر به کارگیری آنها بر موفقیت کارآفرینانه کسب وکارهای دانش بنیان با میانجی گری ظرفیت جذب پرداخته است .
نتایج فرضیه اصلی نشان داد که با اطمینان ٩٥ درصد، ظرفیت جذب نقش میانجی در تأثیر استراتژی نوآوری بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان داشته است .